نظام جمهوری اسلامی یا نظام قتل و تجاوز با توجیه شرعی؟
شیخ مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی نامه زد و در آن نوشت که در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی ظلمهای فراوان بر بازداشت شدگان روا میرود، منجمله تجاوز به پسر و دختر. اما انگار خبرگزاری فارس و رسانههای طرفدار دولت و وکیلالدوله ها در مجلس، از این حیث فشار زیادی را متحمل شده و به سیاق سابقشان به دفاع از متجاوز برخاستند. گویی آقایان از این فجایع با خبرند و اما چون تا به گردن در آن فرو رفتهاند میکوشند هر گونه حرف و حدیثی در این خصوص را در نطفه خاموش سازند تا مگر بار دیگر ملت به خواب رفته و ارکان ظلم آنان متزلزلتر نگردد.
در طول تاریخ 30 ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هرگاه که ظلمی از سوی یک مأمور نظام شد، یا تجاوزی به ناموس مردم صورت گرفت یا قتلی بهوقوع پیوست، جمهوری اسلامی تمام هیکل نخراشیدهاش را در پشت ظالم و متجاوز پنهان کرد و با تأکید بر حفظ آبروی نظام به ارعاب و تهدید مظلوم پرداخت تا وی را از پیگیری حقش منصرف نماید. به این ترتیب شعار “نظام مقدس جمهوری اسلامی” را به دهان چماقدارانش انداخت و هر کسی را که کوچکترین تردیدی در آن کرد را مطرود و منکوب ساخت و مهم نبود که برای حفظ تقدس نظام چه خونها و آبروها ریخته شود.
در این خصوص نمونههای فراوان قابل ذکر است که دردناکترین آنها در سالهای اخیر را میتوان در موضوع تجاوز و قتل دکتر زهرا بنییعقوب و ماجرای اقدام به تجاوز استاد دانشگاه زنجان ملاحظه کرد. در مورد اول، قاتلین و متجاوزین نه معرفی شدند و نه محکوم و نه مجازات. چرا که از اهالی نزدیکترین نهاد به نظام و مورد حمایت ولایت مطلقه فقیه بودند. و در مورد دوم، استاد مجرم در وزارت علوم مشغول به کار است و افشاگران شجاع در زندان. چرا که آن استاد منصوب وزیر و رئیس جمهوری است که نظراتش به نظرات ولی فقیه نزدیکتر است.
بهراستی، این چه نظامی است که آبرویش به آبروی یک مشت متجاوز بسته است؟ این چه حکومت اسلامی است که سران آن همپیاله متجاوزان به عنف هستند و در آن لواط با زندانی توجیه شرعی دارد؟ این چه ولایتی است که پایههای مطلق بودنش بر شکستن استخوان فک و تجاوز گروهی به دختر و پسر و شکنجه و قتل بی حد و حصر استوار است؟
و لعن الله علی قوم الظالمین
http://werraj.wordpress.com/2009/08/11/
نظرات