پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئیهٔ ۱۲, ۲۰۰۹

مردم هرگز قاتلین ندا و نداها را نخواهند بخشید!

http://

چو هنگامه برآید

سرودی در پیوند با خیزش مردم ایران علیه کودتای 22 خرداد 1388 و بزرگداشت دهمین سال رستاخیز دانشجویان در 18 تیر ماه! Gisoo Shakeri

بجنگ تا .......(چو هنگامه برآید)

در ستایشِ رستاخیزِ قهرمانانه ی مردم ایران نه سبز و نه سپیدیم، نه پا بسته­ ی رنگیم «نه» ای تند و سرافراز، که با دیو بجنگیم همه تندرِ سرکش، سر آورده­ از آتش هلا! هلهله را بین، ز بیداد بتنگی بباریم چو رگبار، بتوفیم که توپیم چو هنگامه برآید، خشابیم و فشنگیم هلا افعی مسموم، هلا اژدرِ خونخوار! خودِ آرشِ تیریم، جگر خوار خدنگیم ببین! شوکتِ ما را، بپا خاسته کوهیم چو پتکیم ستمکوب، که از آهن وِ سنگیم بر این مدِ ضلالت، یکی سدِ سدیدیم در این جزرِ نفس بر، خروشنده نهنگیم ایا! جنگلِ بیداد، سرافراشته شیریم ...

بازآفزینیِ واقعیت!

تصویر
گرد و غبارِ ناخواسته ای که بخشی از کشور را در خود فرو برد، اگر چه برای اعوان و انصارِ رژیم موهبتی خداداد بشمار آمد و از جنسِ امدادهای غیبی؛ برای مردم اما، چندان خوشایند نبود. چرا که، بهانه ی تعطیلی ادارات و کارخانه ها شد و زمینه ی پراکندگیِ مردم و خوابِ نیمه آرامِ دو روزه ای برای مستبدان! با این همه همین امدادِ غیبی هم مبنای طنز و لطایفی شد برای مردمی که سرزنده و آگاه، کمر به مبارزه تا نابودیِ این رژیم بسته و پاشنه ها را ورکشیده اند. یکی از این لطیفه ها در همین رابطه این بود: اولی به دومی: می دونی علت گرد و غبار هوای این یکی دو روزه چی بود؟ دومی به اولی: نه! اولی به دومی: می گن علتش این بوده که آقای احمدی نژاد کاپشنشو تکونده! ظرافتِ مردم وقتی ستودنی تر می شود که همین مردم روز بعد و در تظاهراتِ 18 تیر بلند و با استهزا فریاد می زدند: نیروی ضدِ شورش احمدی رو بشورش می بینید چه ارتباط ظریفی میان آن لطیفه و این شعار برقرار است؟ مردم در این دو پله از بازآفرینیِ واقعیت، هم شمایل ناچسب سردمداران رژیم را مورد لطف و عنایت قرار...

شاخِ بز

تصویر
شاخِ بز تمامِ مسیر چهار ساعته ی مسافرت را بر خلاف همیشه، بر صندلیِ عقب سواری تکیه زد و دم بر نیاورد. مادرم را می گویم که بیشتر وقت ها از پرحرفی اش صدای اطرافیان در می آید و بشوخی از ایشان می خواهیم که اگر ممکن باشد لطف کرده و ضبط صوت مربوطه را خاموش کند. امروز اما بر خلاف روزهای دیگر در فکر بود و در گفتگوی گرم ما چهار سرنشینِ دیگر سواری، که بطور کامل در پیوند با خیزش و شورش مردم علیهِ رژیم می چرخید، شرکت نمی کرد. همین موضوع هم خود باعث شگفتی ما شده بود. چرا که او همیشه یک پای قضیه بود ودر جریان انتخاباتِ 4 سالِ پیش با این استدلال که رفسنجانی دزدِ بیت المال است به احمدی نژاد رای داده بود. امسال اما با روبان سبز در انتخابات شرکت کرده بود و می گفت احمدی نژاد دریده و دروغگو ست و دروغگو هم دشمن خدا! با همه ی این ها براهمان ادامه داده تا به خانه رسیدیم. در این هنگام، مادر که داشت روسری اش را مرتب می کرد تا از سواری پیاده شود، با خودش گفت: بالاخره درست شد و رو بما کرد و گفت: در طول راه همه اش به این فکر می کردم که شعاری برای مردمی که تظاهرات می کنند بسازم. من که ننه با 84 سال سن...