رباعیات هسته ای
بمب ِ اتمی نیاز ِ اسلام ِ شماست خون ِ همه گان شراب در جام ِ شماست بر یابوی تزویر سوارید یقین کاینگونه کمیت ِ جهل در دامِ شماست
***
الحمد ِ خدا که هسته مان حاصل شد آن جادو و جمبل ِ شما باطل شد هم توسن ِ سحرتان دو پا در گل شد هم غذایتان تند و پر از فلفل شد.
***
هشتیم کلاه ِ هسته ای بر سرتان چون دست ِ شکسته ایم بر گردنتان تعذیر و تعرض بشما ارزانی ست گر نق بزنید یا بخارد تنتان
***
این چرخه ِ هسته ای و فن آوری است در میانِ ما بهانه ی داوری است هرکس که هلا هلا کند اینوری است آن کس که بلا بلا کند آنوری است
***
جشنی است که با هسته بپا داشتهایم بر بام چو گلدسته بر افراشتهایم اما به چه قیمتی؟ شما را سنه نه؟ ما هستهی فتنه بهرتان کاشته ایم
***
با چرخهی هستهای چو تحریم شویم پاکوب و لگدکوب چو جاجیم شویم ملت بخدا گردهی سخت و ماسی دارد، ز چه رو حقیر و تسلیم شویم.
***
نان نیست به سفره؟ به جهنم که نبود امنیت و کار ؟ به جهنم که نبود هان! چرخهی هستهای مان را عشق است، امت چو نبود به جه...