پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئن, ۲۰۰۹

سنبه ی پر زورِ مردم

سنبه­ ی پر زور مردم سنبه گر پر زور گردد شیخنا جا می زند در پیِ سوراخِ موشی سر به هر جا می­زند از سریرِ عرشِ اعلا می خزد تا زیر فرش پشتِ پا بر دنبه­ ی آخوند و ملا می­زند یا رود در چاله­ ای همسانِ صدام لئیم یا چو روباهی گریزان سر بصحرا می­زند می­کند عمامه­ اش را می­تراشد ریش و پشم طفلکی در جمع آدم­ خویش را جا می­زند خلق چون برخیزد و آهنگِ سالاری کند مُهرِ خود بر تارکِ امروز و فردا می­زند سنبه­ ی امروز رستاخیز و شورِ توده­ هاست گر چه این روباهِ نادان راهِ حاشا می­زند گر بکوبد خلق محکم کله­ ی این اژدها مار و کژدم در رود، افعی به مأوا می­زند رقص می­ باید کنون ملا به سازِ مردمان قر بیا! این بار چون آهنگِ چا چا می­زند گر فرو افتد ز بامِ کِرّ و فرّش این ولی هر ولی­ ی دیگری هم بی­ گمان جا می­زند نیمه­ی دوم خرداد1388

دو خبر مهم فوتبالی

خواننده عزیز در راستای خبر رسانی سریع لطفا در پخش این خبر ایرنا را یاری رسانیده بهر شکلی ممکن اطرافیان را مطع فرمایید! دو خبر مهم فوتبالی! آقای علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال، در پاسخ به پرسش خبرنگار ایرنا که پرسیده بود: اگر تیم ملی در بازی روز چهار شنبه خود در مقابل کره جنوبی ببازد و از راه یافتن به جام جهانی بازماند، واکنشِ شما چه خواهد بود؟ گفت: الف: بسم تعالی عنوان «سید» که پیش از این بهنگام سپردن مربی گری­ی تیم ملی به افشینِ قطبی داده بودیم، پس می­گیریم. ب: باز هم بسم تعالی برای عبرت دیگران نامبرده را قبل از این که در ورزشگاهِ آزادی و در مقابل چشمان یکصد هزار چماقدار و لباس شخصی و بسیجی که به ورزشگاه آزادی (آریامهرِ سابق) آمده­اند، با جرثقیل بدار آویخته و اعدام کنیم، یک بار دیگر ختنه اش می­کنیم. البته این عمل - ختنه ی افشین قطبی - پیش از این پیش­بینی شده بود که توسط محمد مایلی کهن و علی دایی صورت گیرد. اما آقای محمود احمدی­نژاد، رئیس جمهور محبوب و برگزیده­ی کودتای 22 خرداد، گفتند که این عمل باید توسطِ شخصِ رئیس جمهور و بوسیله دندان مبارک صورت گیرد. ایشان پیش­بینی کرده­ و مژده

کودتای احمدی نژاد

حاصل گفتگوی تلفنی با یکی از فعالانِ سیاسی که از ایران تماس گرفته بود، سروده­ای شد بنام: کودتا که واگویه­ی مکنونات قلبی میلیون­ها مردمی است که در چنبره­ی عنکبوتی نظام مطلقه­ی فقیه و رژیم سر تا پا ضد خلقی­ی اسلامی گرفتار آمده­اند. کودتا احمدی­نژاد کودتا کرد بس فتنه­ و های و هو بپا کرد همراه ولی­ کشید شمشیر سر از تن رای ما جدا کرد با دوز و دروغ و نابجا کرد احمدی­نژاد کودتا کرد هر رای که داده­اند مردم در رشت و فسا ولار و جهرم یا مشهد و بابل و سمیرم تبریز و تکاب و گنبد و قم یکباره بنامِ خویش جا کرد احمدی­نژاد کودتا کرد سیمای سیاهکاره­اش بین اخبارِ دروغ واره­اش بین ترفندِ هزار باره­اش بین هان! شیوه و راهِ چاره­اش بین صد حقه به کارِ توده­ها کرد احمدی­نژاد کودتا کرد این فتنه ز سوی رهبر آمد موجِ خفقان ز در درآمد این نظم دروغ را نخواهیم صبر همه­گان دگر سر آمد بس فتنه که خود بکار ما کرد احمدی­نژاد کودتا کرد ما رهبرِ گول را نخواهیم از عدل عدول را نخواهیم دیگر بسمان فریب و تزویر این ابنِ فضول را نخواهیم هان! ظلم و ستم به جانِ ما کرد احمدی­نژاد کودتا کرد تبعیض بس است ای برادر تحقیر بس است جانِ خواهر

تحریم انتخابات

تحریمِ انتخابات پرسیدم: از کجایی؟ ای صاحبِ کرامات گفتا: ز شهرِ بیداد ممنوع از ملاقات گفتم: شنیده ای تو؟ بازارِ آزمون است گفتا: یواش جانا، بشنو ز من اشارات گفتم که داوخواهان پرگوی تر ز طوطی گفتا که: دلقکانند دلبسته ی اَمارات گفتم: ز چار جانب بر مغزِ خلق کوبند این دلقکانِ مکار با بوق و قیل و قالات گفتا که: بی خیالش، مردم به «گوز گیرند »* این یاوه های بی پای، بی پایه این خیالات گفتم: دمی نظر کن، یا لحظه ای گذر کن در شهر و کوی و برزن، یا دفتر و ادارات گفتا: خبر نداری یا شیوه می زنی تو؟ آوازِ لنترانی است این زوزه ی شغالات صندوق رای اینان البته شیک و پیک است جان می دهد «ولاکن» از بهرِ دفعِ حاجات گفتم:که مردمانند بر بام و کوی و ایوان! گفتا: در انتظارند از بهرِ انفجارات «آلترناتیوِ» ما کو؟ تا ره بما نماید زین دوزخِ شقاوت تا اوج انقلابات! گفتم: بخواب رفته ست «آلترناتیوِ» مردم یا مانده گیج و مبهوت در بحرِ اشتباهات گفتا: که فرصتی بود تا صف به صف نماید راه حقوقِ مردم از چاله­ ی مکافات گفتم: که حرفِ آخر؟ تکلیفِ مردمان چیست؟ گفتا: درشت بنویس: تحریمِ