احتیاط کنید!
Sunday، August 09، 2009
احتیاط کنید!
چون این روزها با تمامِ حساسیتی که دارد، شاهدِ برخی رفتارهایِ نیندیشیده و نادرست هستم، ضروری دانستم که چند مورد را بگویم:
1. کسانی که از هویتِ واقعیِ یک وبلاگنویس خبر دارند، اگر در رخدادهایِ اخیر دستگیر شود بههیچوجه نباید بنویسند که «نویسندهیِ وبلاگِ فلان دستگیر شد». تنها نوشتنِ یک گزارش از راهپیماییهایِ اعتراضآمیز در وبلاگ، برایِ سنگینتر کردنِ پروندهیِ فردِ بازداشتشده کافی است. اگر از کسانی هستید که نگرانِ دوستِ وبلاگنویس و بازداشتیِ خود هستید، یقین بدانید که بهترین کار سکوتِ شماست و خودخواهیِ محض است که هویتِ مجازیِ او را جار بزنید. چرا که تا پیش از چنین کاری جرمِ او تنها «شرکت در راهپیماییِ غیرِقانونی» است اما پس از آن جرمش به «تحریکِ مردم از طریقِ نوشتنِ گزارشهایِ احساسی از رخدادهایِ پس از انتخاباتِ شکوهمندِ اخیر» ارتقا مییابد (بسته به نوعِ یادداشتها البته اتهامِ «محاربه»، «ارتداد»، «سب النبی»، «توهین به رهبری» و همانندِ اینها نیز ممکن است افزوده گردد) و سرنوشتش تاریکتر از چیزی خواهد شد که پیش از این دوستیِ خالهخرسهیِ شما ممکن بود برایش پیش بیاید. خوب است بدانید که هر چقدر حالِ شما بد باشد، بدتر از خودِ فردِ گرفتار در زندان نیست. پس در چنین شرایطی که بهخاطرِ نگرانی از سرنوشتِ او احتمالِ تصمیمِ خردمندانه از سویِ شما به کمترین حد میرسد، اگر هیچ کاری نکنید بهراستی بیشترین یاری را به فردِ در بند رساندهاید.
2. اگر در مراسمِ یکی از شهیدانِ جنبشِ سبز، چند وبلاگنویس نیز آمدهاند و دستِبرقضا دورِ هم جمع شدهاند هیچ دلیلی ندارد شما در گزارشِ خود آنهم در یک سایتِ بسیار پربیننده نام ببرید که نویسندههایِ وبلاگِ فلان و بهمان نیز حضور داشتند. که چه؟ گفتنِ این سخن چه سودی دارد؟ مگر صرفِ وبلاگنوشتن اهمیتِ خبری دارد؟ این بازیگوشیهایِ نابخردانه سرِنخهایی ست که مزدورانِ سرگردان در فضایِ مجازی یکی یکی دست میگیرند و در نهایت به طعمههایِ خود نزدیک و نزدیکتر میشوند. (نویسندهیِ این گزارش یا یکی از همان جمع است یا کسی ست که میانِ آن جمع آمده و شنیدههایِ خود را نگاشته است.)
3. همیشه اول فکر کنیم و سپس بنویسیم. همه میدانیم که چیزی در اینترنت گم یا نابود نخواهد شد. از سایتهایِ آرشیوکنندهیِ محتوایِ اینترنت و نسخههایِ کشِ گوگل بگیرید تا یادداشتهایی که در گوگلریدر به اشتراک گذاشته میشوند. خصوصاً در موردِ اخیر اگر یادداشتی نوشته شود و تنها از سویِ یک نفر به اشتراک گذاشته شود، دیگر از سرچشمهیِ خود جدا گردیده و حتی در صورتِ حذفِ یادداشت و جایگزینیِ «این یادداشت به دلایلی حذف گردید» بهجایِ مطلبِ اصلی در گوگلریدر، نسخهیِ بهاشتراکگذاشتهشده همچنان در لیستِ اشتراکهایِ فردِ بهاشتراکگذارنده وجود خواهد داشت و طبعاً دوستانِ او میخوانند و ممکن است آنها نیز به اشتراک بگذارند. نیز از یاد نبریم که سایتها و وبلاگهایی، کلِ یادداشتِ دیگری را بازچاپ میکنند و اگر یادداشتِ اصلی حذف گردد، این بازنشرها (یا نقلِ قولهایِ ناقص) باقی خواهند ماند.
4. هر رفتاری از جمله نوشتن از هرگونه اطلاعاتی که به روشن شدنِ هویتِ یک فرد یا جمعِ وبلاگی منجر شود، کاری نادرست است. بنابراین از روابط، رفت و آمدها، قرارهایِ وبلاگی و حتی مشخصاتِ ظاهریِ وبلاگنویسان نباید چیزی نوشت.
رژیمِ کودتا بدش نمیآید که یک پروندهیِ جدا برایِ «نقشِ وبلاگنویسان در آشوبهایِ خیابانی» باز کند و آنان را در کنارِ «رسانههایِ دشمن» به طراحی، صحنهسازی و پیشبردِ انقلابِ مخملی متهم کند.
در این روزها که از سر و رویِ خامنهای و زیردستانش بلاهتِ محض باریدن گرفته است و برایِ بازسازیِ چهرهیِ چندشآورِ خود پس از کودتایِ ننگینِ بیست و دومِ خرداد به هر دستاویزی چنگ میزنند و پزشکانِ بیتِ رهبری از ابتلایِ ولیِفقیه به بیماریِ هاری خبر دادهاند، بیش از هر زمانِ دیگر باید احتیاط کنیم!
منبع: مخلوق
1. کسانی که از هویتِ واقعیِ یک وبلاگنویس خبر دارند، اگر در رخدادهایِ اخیر دستگیر شود بههیچوجه نباید بنویسند که «نویسندهیِ وبلاگِ فلان دستگیر شد». تنها نوشتنِ یک گزارش از راهپیماییهایِ اعتراضآمیز در وبلاگ، برایِ سنگینتر کردنِ پروندهیِ فردِ بازداشتشده کافی است. اگر از کسانی هستید که نگرانِ دوستِ وبلاگنویس و بازداشتیِ خود هستید، یقین بدانید که بهترین کار سکوتِ شماست و خودخواهیِ محض است که هویتِ مجازیِ او را جار بزنید. چرا که تا پیش از چنین کاری جرمِ او تنها «شرکت در راهپیماییِ غیرِقانونی» است اما پس از آن جرمش به «تحریکِ مردم از طریقِ نوشتنِ گزارشهایِ احساسی از رخدادهایِ پس از انتخاباتِ شکوهمندِ اخیر» ارتقا مییابد (بسته به نوعِ یادداشتها البته اتهامِ «محاربه»، «ارتداد»، «سب النبی»، «توهین به رهبری» و همانندِ اینها نیز ممکن است افزوده گردد) و سرنوشتش تاریکتر از چیزی خواهد شد که پیش از این دوستیِ خالهخرسهیِ شما ممکن بود برایش پیش بیاید. خوب است بدانید که هر چقدر حالِ شما بد باشد، بدتر از خودِ فردِ گرفتار در زندان نیست. پس در چنین شرایطی که بهخاطرِ نگرانی از سرنوشتِ او احتمالِ تصمیمِ خردمندانه از سویِ شما به کمترین حد میرسد، اگر هیچ کاری نکنید بهراستی بیشترین یاری را به فردِ در بند رساندهاید.
2. اگر در مراسمِ یکی از شهیدانِ جنبشِ سبز، چند وبلاگنویس نیز آمدهاند و دستِبرقضا دورِ هم جمع شدهاند هیچ دلیلی ندارد شما در گزارشِ خود آنهم در یک سایتِ بسیار پربیننده نام ببرید که نویسندههایِ وبلاگِ فلان و بهمان نیز حضور داشتند. که چه؟ گفتنِ این سخن چه سودی دارد؟ مگر صرفِ وبلاگنوشتن اهمیتِ خبری دارد؟ این بازیگوشیهایِ نابخردانه سرِنخهایی ست که مزدورانِ سرگردان در فضایِ مجازی یکی یکی دست میگیرند و در نهایت به طعمههایِ خود نزدیک و نزدیکتر میشوند. (نویسندهیِ این گزارش یا یکی از همان جمع است یا کسی ست که میانِ آن جمع آمده و شنیدههایِ خود را نگاشته است.)
3. همیشه اول فکر کنیم و سپس بنویسیم. همه میدانیم که چیزی در اینترنت گم یا نابود نخواهد شد. از سایتهایِ آرشیوکنندهیِ محتوایِ اینترنت و نسخههایِ کشِ گوگل بگیرید تا یادداشتهایی که در گوگلریدر به اشتراک گذاشته میشوند. خصوصاً در موردِ اخیر اگر یادداشتی نوشته شود و تنها از سویِ یک نفر به اشتراک گذاشته شود، دیگر از سرچشمهیِ خود جدا گردیده و حتی در صورتِ حذفِ یادداشت و جایگزینیِ «این یادداشت به دلایلی حذف گردید» بهجایِ مطلبِ اصلی در گوگلریدر، نسخهیِ بهاشتراکگذاشتهشده همچنان در لیستِ اشتراکهایِ فردِ بهاشتراکگذارنده وجود خواهد داشت و طبعاً دوستانِ او میخوانند و ممکن است آنها نیز به اشتراک بگذارند. نیز از یاد نبریم که سایتها و وبلاگهایی، کلِ یادداشتِ دیگری را بازچاپ میکنند و اگر یادداشتِ اصلی حذف گردد، این بازنشرها (یا نقلِ قولهایِ ناقص) باقی خواهند ماند.
4. هر رفتاری از جمله نوشتن از هرگونه اطلاعاتی که به روشن شدنِ هویتِ یک فرد یا جمعِ وبلاگی منجر شود، کاری نادرست است. بنابراین از روابط، رفت و آمدها، قرارهایِ وبلاگی و حتی مشخصاتِ ظاهریِ وبلاگنویسان نباید چیزی نوشت.
رژیمِ کودتا بدش نمیآید که یک پروندهیِ جدا برایِ «نقشِ وبلاگنویسان در آشوبهایِ خیابانی» باز کند و آنان را در کنارِ «رسانههایِ دشمن» به طراحی، صحنهسازی و پیشبردِ انقلابِ مخملی متهم کند.
در این روزها که از سر و رویِ خامنهای و زیردستانش بلاهتِ محض باریدن گرفته است و برایِ بازسازیِ چهرهیِ چندشآورِ خود پس از کودتایِ ننگینِ بیست و دومِ خرداد به هر دستاویزی چنگ میزنند و پزشکانِ بیتِ رهبری از ابتلایِ ولیِفقیه به بیماریِ هاری خبر دادهاند، بیش از هر زمانِ دیگر باید احتیاط کنیم!
منبع: مخلوق
نظرات