افشاگری شجاعانه کروبی؛ پاسخی به نامه احمد توکلی
آقای عزیز
برادر من در شمار قربانیان مظلوم سال شصت و هفت است. او نه مجاهد بود ونه چریک مخفی! به هیچ یک از سازمانهای زیرزمینی هم وابسته نبود نه در جنگ مسلحانه شرکت کرده بود، نه مال کسی را برده بود … او را و همسر اورا از یک خانه اجاره ای ربودند و در محبس انداختند و بعد از چندماه نیز همسر او را به پانزده سال زندان محکوم کردند، و خود او را همراه با برادر همسرش به جوخه تیرباران سپردند و بدن پاکش را در مدفنهای دسته جمعی در لاله زارخاوران مخفیانه درخاک نهادند، و اکنون نیز شنیده ایم که عَمَلهء جور، آن نقطه را خاکبرداری کرده اند که آثار جنایتهای علیه بشریت را پاک کنند. نمیدانم آن روز- هم شما و هم شیخ مهدی کروبی، به عنوان نمایندگان مجلس به این فجایع شوم وقوف یافتید، اما نغمهء تقبیحی از جانب شما به سمع کسی نرسید. تنها مردی که در آن روزهای منحوس شجاعت انتقاد شفاف و مردانه داشت حضرت آیت الله العظما منتظری بودند، که از روی اصولگرایی فریاد واسلاماو واانسانا سردادند؛ و امروز به پیروی از روش و منش ایشان حضرت حجت الاسلام شیخ مهدی کروبی دیوار سکوت را شکسته اند. برادر من، آن روز مانند چندین هزارنفر دیگر بدون جرم و گناه و بطور مظلوم و معصوم به شهادت سرخ رسید، تنها فرزند نوزادش ، یتیم و لطیم و آواراه ماند! اما پیروی از اصل “بندبازی برلبه چاه ویل” به بهانه حفظ مصلحت نظام!!- به شما اجازه نداد که در رثای انسانیت فریاد واأسفا سردهید.
آقای عزیز
امروز و در این شرایط افول و انحطاط مطلق، جا داشت که شما به انتقاد از خود قلم به دست میگرفتید و سکوت بیدلیل آن روز خود را از عوامل مهم ظهور رشد تباهی و فساد امروز در جامعه برمیشمردید. البته اگر امروز از آقای کروبی به علت دیرکرد بیست ساله در اتخاذ شیوه انتقادی و افشاگرانه انتقاد میکردید، انتقاد شما مسموع و مقبول بود.
آری، ایکاش ایشان هم مانند حضرت منتظری همان روز زبان به انتقاد میگشود، تا کارها امروز به این درجه از انحطاط نمیرسید و تنور تجاوز به دختر و پسر بیگناه مردم، و کشتار و شکنجه های بیرحمانه تا به این حد گرم نمیشد که از درون سردخانه ها اجساد بیجان را به خانواده های داغدیده تحویل بدهند.
اگر جایی برای ایرادگیری باشد آن است که چرا آن روز شیخ مهدی کروبی سکوت اختیار کرد، نه این که چرا امروز دیوار سکوت را شکسته است!! آن روز شیخ مهدی کروبی لب به انتقاد بازنکرد و این جای ایرادگیری دارد، اما امروز که بازکرده و این کار او شایسته قدردانی و تجلیل است شما بر او خرده میگیرد که چرا؟
ما از شما میپرسیم که چرا شما آن روز در برابر آن جنایات روشن سکوت کردید و به چه دلیل سکوت خود را امروزهم ادامه میدهید؟! مگرمرجع تقلید شما کسی در دایرهء محمدتقی مصباح یزدی است؟! آیا این همه شکنجه و اعتراف گیریهای استالینی و محاکمات ضدانسانی و تجاوزهای جنسی؛ و شکستن فک و دهان و متلاشی کردن جمجمه های عزیزان نوجوان؛ و برپایی قبروقیامت و انفردای و بدیوار بستن و به سقف آویختن و بخاک انداختن و کشتن؛ و تدفین شبانه جنازهء نازنیان در گورهای سرد و گمنام دستجمعی؛ و به امام زمان نامه دروغی نوشتن؛ و مدرک جعل کردن؛ و سندقلابی ساختن؛ وتقلب و تزویر کافی نیست تا وجدانهای خفته را بخود آورد و آنان را از مسیر “بندبازی” به صراط “افضل الجهاد” هدایت نماید؟!
آقای عزیز
امروز مصائب هولناکی بر اسلام و بر تشیع میرود. سالهاست که بزرگان دین مبین اسلام مورد حرمت شکنی مشتی عوام نادان قرار گرفته اند. امروز رساله مراجع تقلید بزرگواری مانند حضرت آیت الله العظمی صانعی از نمایشگاه قرآن سانسور میشود، و اگر سکوت یا حمایت از ظلَمه به بهانه حفظ نظام همچنان ادامه یابد، تردید نکنید که دیری بدرازا نخواهد کشید که قرآن کریم نیز دچار همین سانسور و تعطیلی خواهد شد.
با احترام مجدد
دکترسیدمصطفی آزمایش
دوم شهریورماه هشتادوهشت
نظرات