دفتر پژوهش و بررسيهای خبری -
مهندس آرش پاک انديش*: گويی طلحه و زبيرها زنده شده اند تا ملت های استقلال خواه و عدالتدوست به وضوح سيمای خارج شدگان از دايره ولايت پذيری را روشن تر هميشه به نظاره بنشينند.
گويی تاريخ در اين سرزمين همواره در حال تکرار است و مدام هر انسان خردمندی را به درس گرفتن از گذشته رهنمون می گردد. گويی طلحه و زبيرها زنده شده اند تا ملت های استقلال خواه و عدالت دوست به وضوح سيمای خارج شدگان از دايره ولايت پذيری را روشن تر از هميشه به نظاره بنشينند.
رويدادها و حوادثی که در گذر زمان، رخ می دهد و پس از چندی به مسئله ای به نام «تاريخ» تبديل می شود، اگر همراه با روشنگری وبازکاوی هوشمندانه نباشد، گردی به نام «تحريف» بر تارک تاريخ می نشاند که نه تاريخ که «شبح تاريخ» نام دارد.
امام راحل (ره) هوشمندانه چنين روزهايی را می ديد که هشدار داد: «ما که هنوز در قيد حيات هستيم و مسائل جاری ايران را که در پيش چشم همه ما به روشنی اتفاق افتاده است، دنبال می کنيم، فرصت طلبان و منفعت پيشگان را می بينيم که با قلم و بيان بدون هراس از هرگونه رسوايی، مسائل دينی و نهضت اسلامی را برخلاف واقع جلوه می دهند و به حکم مخالفت با اساس نمی خواهند واقعيت را تصديق کنند و قدرت اسلام را نمی توانند ببينند، و شکی نيست که اين نوشتجات بی اساس به اسم تاريخ در نسل های آينده، آثار بسيار ناگواری دارد. درست آنچه را امروز برای ما روشن و واضح است، برای نسل های آينده مبهم می باشد؛ و تاريخ، روشنگر نسل های آينده است، و امروز قلم های مسموم در صدد تحريف واقعيات هستند، بايد نويسندگان امين اين قلم ها را بشکنند.» (صحيفه نور جلد ۳- ص ۴۳۵)
با مرور انديشه های والای بنيانگذار جمهوری اسلامی به ياد جمله ای عميق از منتخب دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری در جريان تبليغات انتخاباتی افتادم که در پاسخ به سوال مجری برنامه بيان داشت: از سقوط برخی افراد بسيار غمگين می شوم.
وجود مشعل جاويدان ولايت فقيه در تاريخ پرافتخار جمهوری اسلامی مسئله ای است الهی که همچون چراغ راه امت می درخشد و در عبور از مسير پر فراز و نشيب همواره از انحراف و احيانا مردود شدن نخبگان سياسی جلوگيری می کند. هر چند که در اين ميان ميزان علاقمندی به سقوط و خروج از مدار عدل و انصاف در برخی خواص به قدری فاجعه می آفريند که سکاندار و مدير عاليه نظام اسلامی را ناگزير می نمايد که به منظور برقراری نظم و آرامش در کشور، و همچنين به موجب پاسداری از اهداف اسلام و مسلمين دست به پالايشی عظيم زند.
در نامه تاريخی حضرت امام(ره) به "منتظری" مورخ ۶/۱/۶۸ می خوانيم: « از آنجا که روشن شده است که شما اين کشور و انقلاب اسلامی عزيز مردم مسلمان ايران را پس از من به دست ليبرالها و از کانال آنها به منافقين میسپاريد، صلاحيت و مشروعيت رهبری آينده نظام را از دست دادهايد...» و چه حکيمانه آن امام همام در اين نامه با دلی شکسته و پر از غم و اندوه خطاب به مردم عزيزمان گفتند: « تاريخ اسلام پر است از خيانت بزرگانش به اسلام...»
اکنون با ورود به دهه چهارم انقلاب برخی نخبگان سياسی و کسانی که مدعی داشتن سوابق انقلابی نيز هستند در سراشيبی سقوطی قرار گرفته اند که اگر بيش از اين خود را به خواب غفلت فرو برند يقينا سرنوشت گذشتگان قومشان به مراتب بدتر بر آنان تکرار خواهد شد چرا که انقلاب اسلامی ملت ايران معطل امثال مهدی کروبی ها نخواهد بود و قطار انقلاب از ريل گفتمان امام و انقلاب به سلامت و موفقيت خواهد گذشت.
مواضع ساختارشکن مهدی کروبی که مداوما بر آنها اصرار می ورزد کار اين شيخ مدعی اصلاح طلبی را به جايی کشانده که حتی جانيانی مانند مسعود رجوی نيز زبان به تحسين وی می گشايند. موضع گيری مشمئزکننده ی اين داعيه دار خط امام(ره) در نامه اخيرش به هاشمی رفسنجانی نشان از بغض وی از پيروزی گفتمان امام و انقلاب در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری دارد. به خوبی می توان سرنوشتی که جناب "منتظری" را در سراشيبی سقوطی تاريخی قرار داد امروز در آينده سياسی مهدی کروبی متصور شد.
گره خوردن با ليبرال ها و عناصر خود فروخته که امروز حلقه شماره يک دبيرکل حزب اعتماد ملی محسوب می شوند اردوگاه اين حزب لجام گسيخته را در آستانه انشقاقی قابل انتظار قرار داده است.
جريان استقلال خواهی که در انتخابات ۲۲ خرداد با رای قاطع ايرانيان سرافراز در کنار توجهات ويژه حضرت ولی عصر(عج) و حمايت های پدرانه مقام معظم رهبری و دعای خير ملت سکاندار دستگاه اجرايی کشور شد، بيش از هر زمان ديگری می تواند با نگاه حکومتی به امور،تجلی بخش مديريت انقلابی در دهه چهارم انقلاب باشد.انشاءالله
نظرات