انتخابات مین گذاری شده

برگردان: ا. م. شیری

روز بیستم ماه اوت، مردم افغانستان رئیس جمهور خود را انتخاب می کنند.

حامد کرزای، رئیس جمهور فعلی کشور و دکتر عبدالله وزیر خارجه سابق سابق افغانستان در دولت کرزای، رقبای اصلی برای این پست شمرده می شوند. بر پایه همه نظرسنجی ها، آنها با فاصله قابل توجهی رقبای خود را پشت سر می گذارند.

دیروز در آخرین روز تبلیغات انتخاباتی، در کابل هزاران نفر به حمایت از دکتر عبدالله راهپیمائی کردند. عصر همان روز، با سازماندهی رادیو «افغانستان آزاد»، مناظره تلویزیونی بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برای اولین بار در تاریخ افغانستان برگزار گردید.

دکتر عبدالله اساسا، از سوی مردم شمال افغانستان، که دولت کنونی کشور مجبور شد با ژنرال عبدالرشید دوستوم، فرمانده جریان موسوم به میلیس ازبک توافق نماید، پشتیبانی می شود. دوستوم که خود زمانی از حامیان کرزای بود، با او بمناقشه برخاست و مدتی است که در ترکیه زندگی می کند. ولذا، بمنظور جلب حمایت اقلیت قومی ازبکهای ساکن شمال کشور از کرزای، وی را سریعا به افغانستان آوردند.

لازم به تأکید است که، اختلافات فی مابین کرزای و دوستوم هنوز هم حل نشده است. در روزهای اخیر، رهبران جنبش اسلامی افغانستان، تظاهرات و گردهمآئیها بزرگی را در استانهای شمالی کشور- فاریابی، جائوزجان و سمنگان تشکیل دادند. روز یکشنبه نیز طرفداران ژنرال ازبک، میتینگهائی در استانهای شمال غربی افغانستان- تاهار و بدخشان برگزار کردند. بگفته لطف الله عزیزی، نماینده جنبش اسلامی افغانستان، تظاهرکنندگان، بازگرداندن فوری دوستوم به کشور و مشارکت وی در حیات سیاسی افغانستان را خواستار شده و هشدار دادند که در غیر اینصورت، طرفداران جنبش اسلامی افغانستان، انتخابات را تحریم خواهند کرد.

آخرین نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که حامد کرزای ٤۵درصد آراء رأی دهندگان را بخود اختصاص خواهد داد که آن هم برای پیروزی وی در دور اوّل انتخابات کافی نیست. اگر نگوئیم بیشترین، ولی حداقل بخش قابل توجهی از نیروی انتخاب کننده افغانستان را جنبش «طالبان» تشکیل می دهد. آنها خواهان تحریم انتخابات هستند و آنهائی را هم که جرأت حضور در شعب اخذ رأی دارند، به مرگ تهدید می کنند. آنطور که حوادث روزهای اخیر نشان می دهد، این تهدیدها چندان هم دور از واقعیت نیست.

روز شنبه در منطقه تحت حفاظت ویژه کابل، درست در مقابل دروازه قرارگاه نیروهای ناتو، کامیون حامل بمب منفجر شد. هفت نفر کشته و بیش از ٩۰ نفر زخمی شدند. کاخ ریاست جمهوری، وزارت حمل و نقل، سفارت آمریکا و استودیوی «افغان فیلم» نیز در همان منطقه واقع است. عامل انتهاری سوار بر جیپ، موفق شد از چند پست امنیتی پلیس بگذرد(بگزارش خبرگزاریهای مختلف، روز بعد نیز نیروهای طالبان چند نقطه شهر کابل، از جمله کاخ ریاست جمهوری را موشک باران کردند. مترجم).

حکومت طالبان، در اثر حمله آمریکا و نیروهای ناتو به افغانستان در سال ٢۰۰۱ سرنگون شد. اما، بخش زیادی از اراضی کشور کماکان تحت کنترل طالبان قرار دارد. با این همه، با گذشت هشت سال از اشغال افغانستان، در این کشور هنوز هم ثبات برقرار نشده است. علاوه بر آن، امروز حامد کرزای، دست نشانده ایالات متحده آمریکا، به یکی از منتقدان آمریکا، بریتانیا و برخی کشورهای عضو ناتو که افغانستان را در اشغال خود دارند، تبدیل شده است. به تصور کرزای، آنها مواضع وی را، از جمله از طریق عملیات کور نظامی که از میان غیرنظامیان صدها قربانی می گیرد، تضعیف می کنند.

منبع: «سووتسکایا راسیا»،

شماره (۱٣٣۰۵)٨٨،

مورخ ۱٨ اوت ٢۰۰٩.

چند نکته بی ضرر و زیان

مترجم نوشتارحاضر در نظر داشت، خود مطلبی بمناسبت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان تهیه نماید ولی، تصمیم گرفت با افزودن توضیحاتی چند به برگردان مقاله مندرج در «سووتسکایا راسیا»، با یک تیر، دو نشان را هدف گرفته و آن نکاتی را که در این مقاله نیامده و بویژه برای ما ایرانی ها حائز اهمیت بسیار است، مورد تأکید قرار دهد.

اول اینکه، بگزارش تلویزیون فارسی بی. بی. سی. در روز هیجدهم ماه اوت، «خبرنگار این شبکه خبری، به شواهدی دست یافته است که نشان می دهد کارتهای رأی در این کشور (افغانستان) خرید و فروش می شوند». این همان کاری است که در انتخابات اخیر لبنان نیز تجربه شد و آراء مردم با پول عربستان سعودی خرید و فروش گردید. در نتیجه، جنبش مقاومت لبنان نتوانست رأی کافی برای تشکیل دولت بدست آورد. ناگفته نماند که، برخی از سایتهای اینترنتی منتسب به چپ نمایان ایرانی، از جمله سایت «پیک نت» نیز خوشنودی خود را از «شکست» مقاومت لبنان در انتخابات، انتخاباتی که در آن آراء مردم مورد دادوستد قرار گرفت، پنهان نکرد.

گذشته از این، برگزاری انتخابات افغانستان، با حضور نیروهای نظامی ٣٩ کشور، در شرایط بمبارانها و انفجارها، کشتارها و ویرانی های روزمره، امری است که رابطه مستقیم با دموکراسی غربی دارد. بنابراین، لازم است و باید چپهای «مدرن»، «نوین»، «دموکرات» و بویژه جمهوریخواهان سلطنت طلب(۱) ایران به «عقب مانده»گانی مثل من توضیح دهند که؛ اولا، «کشورهای آزاد دنیا»(٢) کدامند و مقصر اشغال و ویرانی کشورهائی مثل عراق، افغانستان... و کشتار میلیونی مردم آنها کدام سیستم اجتماعی- اقتصادی و کدام شخصیتهائی هستند و باید در کدام دادگاه، پاسخگوی این همه ویرانی و کشتار باشند! ثانیا، دوری و نزدیکی انتخابات افغانستان با دموکراسی غربی چقدر است؟ ثالثا، بطوریکه نظر سنجی ها نشان میدهد، دو نفر از کاندیدهای انتخاباتی افغانستان، پیشتاز دیگر کاندیدها محسوب می شوند. در صورت پیروزی هر کدام از این دو نفر و یا هر کاندیدای دیگری، می توانند پیش بینی کنند که، چه تغییری در وضعیت کشور تحت اشغال افغانستان و مردم آن حاصل خواهد شد؟ آیا انتخاب رئیس جمهور جدید و یا ابقاء رئیس جمهور قبلی در افغانستان و ادامه اشغال این کشور از سوی «کشورهای آزاد دنیا»، خواهد توانست مشکلات، نارسائیها، ناهنجاریه و نابسامانیهای این کشور و مردم آن را حل کند؟ آیا پس از انتخاب رئیس جمهور، کارخانه های تولیدی و مراکز کار برای اشتغال مردم راه اندازی خواهند شد و یا بمبارانها، عملیات نظامی کور و انفجارها که تا داخل کاخ ریاست جمهوری کشیده شده است، همچنان ادامه خواهند داشت؟ آیا باری از بارهای سنگین زندگی از روی دوش مردم برداشته خواهد شد و یا همچنان گروه- گروه کشته خواهند شد؟ در هر صورت، مختصات و مشخصه های دموکراسی غربی کدامند؟

تردیدی نیست که انتخابات واقعا دموکراتیک و بسیار آزاد که با انتخابات در کشورهائی مثل افغانستان بطور کلی قابل مقایسه نیست، طی دهه های طولانی در غرب برگزار می شود. طبق ارزیابی چپ های «مدرن»، «نوین»، «دموکرات» و جمهوریخواهان سلطنت طلب ایران، در اثر جا عوض کردن بلر با براون، شرویدر با مرکل، شیراک با سارکوزی، بوش با اوباما، پرودی با برلسکونی و غیره، چه تغییراتی در سیستم اجتماعی- اقتصادی غرب بوجود آمده است و یا شرایط زندگی مردم چقدر بهبود یافته است که، با کاربست دموکراسی غربی در کشورهائی مثل افغانستان و با انتخاب رئیس جمهور جدید و یا ابقاء رئیس جمهور قبلی، بتوان به آن نائل شد؟ اگر نه، پس این همه تبلیغات و صرف هزینه های هنگفت، چه معنی دارد؟ رشته این قبیل سؤالات بسیار طولانی است و پاسخ همه آنها در در یک امر مهم نهفته است و آن اینکه، عدم شناخت طبقات اجتماعی و بی توجهی به بنیان ها و ریشه طبقاتی مسائل و مشکلات جوامع بشری، چه در سطح ملی و چه در مقیاس جهانی، همه را در دایره باطل سرگردانی- انتخاب از میان گروههای مافیائی در غرب و باندهای تحت رهبری غرب در کشورهای حاشیه ای- گرفتار خواهد کرد.

۱٩اوت ٢۰۰٩

_____________________

(۱)- جمهوریخواهان سلطنت طلب، به گروههای بریده از چپ اطلاق می شود که، ضمن اعلام جمهوریخواهی خود، همنشینی، همفکری، همکاری و هماهنگی «مبارزات خود»با سلطنت طلبان را ارجح تر از نزدیکی به نیروهای مترقی می شمارند.

(٢)- عبارت کشورهای آزاد دنیا، تعبیر امپریالیستی کشورهای غربی است که در سالهای اخیر، جمهوریخواهان سلطنت طلب ایران نیز آن را به عاریت گرفته، در گفته ها و نوشته های خود، طوطی وار تکرار می کنند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر

هاردا مسلمان گورورم قورخورام

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی