مهدی کروبی: به برخی از دختران و پسران بازداشت شده تجاوز جنسی کردند
حسین كروبی فرزند او در اینباره گفت: پدرم این نامه را حدود 10 روز پیش خطاب به آقای هاشمی نگاشت و آن را برای ایشان بهطور خصوصی ارسال كرد. ایشان تاكید داشت آقای هاشمی حتما به این نامه پاسخ دهد و اقدام لازم را انجام دهد. متاسفانه آقای هاشمی پاسخی به نامه ایشان نداد. پدرم تاكید كرده بود اگر تا 10 روز پاسخی به نامه داده یا اقدامی صورت نگیرد، نامه را منتشر ميكند.
حسین كروبی درباره مسائل مطرح شده در نامه، گفت: اساسنامه، بر نگرانی آقای كروبی استوار است. ایشان نگران آنچه گروههای بیگانه و غربی درباره نحوه رفتار با بازداشتشدگان بیان ميكنند، هست. این روزها بسیاری از افرادی كه آزاد شدهاند، به دیدار پدرم آمده و ماجرای رفتاری را كه ضابطان و ماموران با آنها داشتند، برای وی بیان كردهاند. آنها آنچه را دیده و شنیده به دقت گفتهاند. طبیعتا نحوه رفتار برخی از ضابطان با بازداشتشدگان خصوصا زنان و دختران، در شأن جمهوری اسلامی و هیچ نظام دیگری نیست.
وی تاكید كرد: آنچه در نامه آمده، نهتنها دغدغه و نگرانی آقای كروبی است، بلكه من فكر ميكنم هر كس كه این شایعات را خصوصا درباره وضعیت زنان و اتفاقاتی كه درباره آنها در حال انجام است، ميشنود، نگران ميشود و علاقهمند است، این لكه ننگ را اگر وجود دارد پاك كند. البته ما امیدوار هستیم تمام این خبرها و شایعات تكذیب شود.
بنابرهمین گزارش متن كامل نامه مهدی كروبی به هاشمی رفسنجانی به این شرح است:
حضور محترم آیتالله هاشميرفسنجانی
ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری
با سلام و احترام
بعد از برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری، حوادث تلخی به وجود آمد كه به طور مفصل در خصوص آن، هم از سوی جنابعالی، هم از سوی افراد، گروهها و رسانههای مختلف به آن پرداخته شد.
از دستگیريهای بيحساب و كتاب، از ضرب و شتم و وارد كردن جراحات تا شهادت فرزندان این كشور، از حمله به خانههای مردم تا فاجعه خونین كوی دانشگاه و برخوردهای خشن و وحشتانگیز حتی با خانمها در سطح خیابانهای شهر- كه تاكنون سابقه نداشته است- رخ داد كه بسیار قابل تامل و پیگیری است. آنچه در این میان مطرح است در خصوص برخی از رفتارهای شناعتآمیز است كه اگر به طور متواتر از افراد مختلف كه در روزهای اخیر آزاد شدهاند، نشنیده بودم، باورشان حداقل برای من و شما كه در طول قریب به نیم قرن سردی و گرمی روزگار را چشیدهایم سخت بود.
از برخوردهای خشن و بيمحابا، بر سر مردم باتوم را خرد كردن، آنچنان كه بعد از گذشت قریب به 40 روز همچنان اوضاعشان غیرعادی است و عوارض آن روی بدنشان قابل مشاهده است.
هتاكی و ابراز دشنام و فحاشی ركیك به افراد و نثار نوامیس بازداشتشدگان و مردمی كه برای نماز جمعه آمده بودند صورت گرفت. رفتارهایی كه در فرهنگ دینی و اسلامی هیچ یك از گروهها جایی ندارد و نشاندهنده آن است كه افرادی برای این كار استخدام شدهاند كه حتی با اصول بدیهی اسلام آشنایی ندارند و البته شایعاتی نیز مطرح شده كه فعلا به آن نميپردازم.
احتمالا همانطور كه مطلع هستید در این خصوص چندی پیش نامهای خطاب به ریاست محترم قوه قضائیه ارسال كردم و جمعه هفته جاری همین نكات را به وزیر معزول اطلاعات یادآور شدم كه روز شنبه در مطبوعات منتشر شد.
اما موضوعی را شنیدهام كه هنوز از آن بر خود ميلرزم. در دو روز اخیر كه این خبر را شنیدهام خواب از سرم ربوده شده است. حدود ساعت دو كه خود را برای خواب آماده ميكردم. به بسترم رفتم ولی خدا شاهد است كه بدون ذرهای مبالغه، خوابم نبرد، تا ساعت 4 بامداد كه مجددا بلند شدم كمی قرآن خواندم، دوش گرفتم تا آب كمی آرامم كند، حتی نماز صبح را نیز خواندم و تا نزدیكيهای طلوع آفتاب خوابم نبرد.
افرادی این مطالب را به من گفتهاند كه دارای پستهای حساس در این كشور بودهاند. نیروهای نام و نشان داری كه تعدادی از آنها نیز از رزمندگان دفاع مقدس بودهاند. این افراد اظهار داشتهاند، اتفاقی در زندانها رخ داده است كه چنانچه حتی اگر یك مورد نیز صدق داشته باشد، فاجعهای است برای جمهوری اسلامی كه تاریخ درخشان و سپید روحانیت تشیع را تبدیل به ماجرای سیاه و ننگین ميكند كه روی بسیاری از حكومتهای دیكتاتور از جمله رژیم ستمشاهی را سفید خواهد كرد.
گمان نميكنم زندانیان دوران 15 ساله مبارزات قبل از انقلاب كه از افراد توده گرفته تا گروههای مسلح مبارز التقاطی تا اعضای نهضت آزادی و موتلفه و حزب ملل اسلامی كه در زندان با هم زندگی كردهاند، دیده یا شنیده باشند.
اینجانب این مطالب را برای شما مينویسم و مصرانه ميخواهم روی این قضیه اقدام و به صورتی كه صلاح ميدانید با حضرت آیتالله خامنهای مطرح فرمایید و با جدیت پیگیر شود تا روشن گردد اگر چنین اتفاقی نیفتاده كه انشاءالله هم نیست و بعید ميدانم باشد، اعلام شود، چرا كه در همین جامعه امروز و توسط خود بچههای بازداشتی در رسانهها و سایتها در حال مطرح شدن است و معلوم نیست آیندگان چه قضاوتی با شاخ و برگ دادن آن خواهند كرد. همچنان كه جمهوری اسلامی و روحانیت مظلوم نیز مسوول آن شناخته خواهند شد. اگر هم خدای ناكرده رخ داده باشد، سریع با عوامل آن در هر جایگاهی برخورد و اعلام شود تا در شرایط فعلی كه بازار شایعات داغ است، فرصت به فرصتطلبان داده نشود، همچنان كه لازم است ترتیبی اتخاذ گردد تا این اقدام از سوی هیاتی عالیرتبه صورت گیرد تا افراد مورد بحث جرات بیان حقایق را داشته باشند چرا كه شنیدهام تهدید شدهاند كه اگر مطلبی در این خصوص بیان نمایند، نابود خواهند شد.
نظرات