نوروز: پس از اعلام نتایج تقلب آمیز انتخابات ریاست جمهوری دهم کودتاگران درصدد برآمدند به هر طریق ممکن می توانند جلوی موج وسیع اعتراضی مردم را بگیرند و اینکار را با بازداشت غیرقانونی وگسترده فعالان سیاسی تا سرکوب وحشیانه تظاهرات مسالمت آمیز معترضان به نتیجه اعلام شده ،که با کشتار و بازداشت و شکنجه و تجاوزجنسی به زندانیان همراه بود ، انجام دادند اما از آنجا که هیچیک از این اقدامات کمکی به مهار و اقناع معترضان نکرد بلکه موجبات دلگیری و مسله دار شدن طیف وسیعتری از مردم را فراهم آورد از اینرو به انجام عملیات روانی و تبلیغاتی روی آوردند که بخشی از آن متمرکز بر اعتراف گیری از فعالان سیاسی در بند با شرایط خاص و برگزاری دادگاههای نمایشی بود تا مردم از زبان برخی از اینان بشنوند که در انتخابات تقلب نشده است!

برگزاری عجولانه و ناشیانه این دادگاههای نمایشی ،که با هیچیک از موازین حقوقی و قانونی جاری در جمهوری اسلامی ایران و جهان و آموزه های اسلامی انطباق نداشت براحتی از متن کیفرخواست هایی که در این دادگاههای نمایشی برپایه ادبیات صدباره نوشته شده در روزنامه کیهان و نشریات داخلی مدیریت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه خوانده شد قابل فهم بود که پرداختن به آن در حوصله اینجا نیست ولی در ضمن متن این کیفرخواست ها برای موجه نشان دادن اتهام انقلاب یا کودتای مخملی به فعالان سیاسی در بند به اقوالی ازآنان متوسل شده اند که نه تنها موید اثبات چنین اتهامی نیست بلکه اگر هم موید چنین معنایی بود به لحاظ حقوقی اعترافات افراد تحت شرایط تجرید و سلول انفرادی فاقد اعتبار قضایی است .

ظاهرا کیفرخواست نویسان در این مسیر خواسته اند کمی هوشمندی بخرج داده و آشی را پخته اند برای ذائقه مخاطبان شان که خوش رقصی نمایند از اینرو به سندی که از یورش به دفتر جبهه مشارکت بدست آورده اند تمسک جسته و تلاش کرده اند با گزینش چند جمله از متن این سند و بریدن آنها از جغرافیای متن اصلی بگونه ای غیرقابل قبول آنها را با قرائت انقلاب مخملی کیفرخواست نویسان همساز نشان داده و با تکیه با اقوال یاران در بند مشارکت به اثبات مدعای خود بپردازند .

پس از این شعبده بازی بود که جهت اطلاع همگان ازمتن این سند درون حزبی و کشف حقیت برای حقیقت طلبان سایت نوروز مبادرت به انتشار آن کرد تا همه شهروندان به عنوان هیات منصفه بتوانند خود در انطباق محتوای این سند با اتهامات مطرح شده در این دادگاههای نمایشی به داوری بپردازند و دریابند که چگونه کودتاگران از یک برنامه حزبی می خواهند یک سند جرم برای انقلاب مخملی ذهنی و توهمی خود بسازند !

ظاهرا انتشار این سند که خود رسواگر کار کودتاگران بود واکنش آنها را درپی داشت بگونه ای که از طریق ارگان رسمی شان خبرگزاری فارس برای خنثی کردن این اقدام وارد عمل شد و با انتشارخبری با عنوان"متن کامل سند راهبردی تاملات" درپی القای این مطلب برآمد که :" ارگان حزب مشاركت عليرغم ادعاي انتشار متن كامل سند "تاملات راهبردي " اقدام به سانسور و تغيير بخش هايي از آن كرد." والبته با تکرار دوباره اقوال مطرح شده در کیفرخواست به طرح ابهاماتی در این باره دامن زده است تا گرد و خاکی بر دامن حقیقت بپاشد و راه را بر حقیقت طلبان ناهموار سازد . درادامه فقط به توضیح پیرامون این ابهامات بسنده می شود تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد :
1- ما نمی دانیم متنی که بدست نیروهای یورش برنده به دفتر جبهه وکیفرخواست نویسان افتاده کدام متن است اما اگر اینان کمترین آشنایی به کار حزبی داشتند ( همانند روال کاری مجلس شورای اسلامی) در می یافتند که یک سندحزبی مراحلی را در ارگانهای مختلف طی می کند تا نهایی شود و از اینرو متن نهایی با متن پیش نویس اولیه و دومی و...تفاوت دارد و آنچه در سایت نوروز منتشر شده متن نهایی مصوب کنگره جبهه به عنوان عالی ترین رکن است که بر پایه بحث و بررسی های انجام شده در مراحل تصویب اصلاحات و تغییراتی در آن نسبت به متن عای قبلی وجود دارد و برخلاف خبر منتشره کودتاگران، که در صددالقای اشراف اطلاعاتی خود بر عالم و آدم اند ، فهم این موضوع ساده آنهم از طریق اعضای اسیر جبهه بسادگی ممکن بود ( برای فهم این روال و مطلب کافی است به مقایسه مصوبات نهایی مجلس با محتوای اولیه لوایح و طرحها پرداخته شود) و نمی دانیم بازجویان که اینهمه در پی نظرخواهی مخالفت آمیز از آنان در رابطه با این سند بوده اند این موضوع ساده را از آنها نپرسیده اند؟ اما حال اگر مدعای خبرگزاری یاد شده را بپذیریم که سند منتشره توسط این بنگاه خبری بدون سانسور و اصلی است اولین نکته این است که این سند چگونه بدست این خبرگزاری افتاده است؟ در حالیکه می دانیم اسناد به سرقت برده شده از دفتر جبهه فقط در اختیار ستاد کودتا بوده است و بنابراین این خبرگزاری ستادکودتاست که با گشاده دستی به این سند و ایضا تمام اعمال و اطلاعات کودتاگران دسترسی دارد و به عنوان ابزاری میدانی آنها در عرصه خبری و تیلیغاتی و جنگ روانی عمل می کند که یکی از مصادیقش همین واکنش به انتشار سند تاملات راهبردی است .

2- باز اگر مدعای این خبرگزاری ستاد کودتا را بپذیریم که متن منتشره در این خبرگزاری متن اصلی است با مقایسه محتوای همین متن با برخی ادعاهای مطرح شده بآسانی می توان دریافت که کودتاگران و کیفرخواست نویسان آب در هاون می کوبند و هرگز از مجموعه محتوای این سند آنچه آنان به عنوان برنامه ریزی برای انجام انقلاب مخملی می نامند در نمی آید . بطور مثال در این خبر مدعی شده آند :" از سوي ديگر در بند الف 1 اين سند در تحريف آشكار تاريخي، انقلاب اسلامي ايران را انقلاب ايران و بر خلاف نص قانون اساسي و در مقابل نقض آشكار با نظرات امام خميني(ره) و ملت ايران كه براي تحقق يك انقلاب مكتبي دهها هزار شهيد تقديم نموده اند، انقلاب جمهوريت در سازگاري با ارزشهاي ديني و نه انقلاب اسلامي معرفيمي كند." در حالیکه متن کامل بند الف 1 اینگونه است :" لف- 1- نظام جمهوري اسلامي ايران: انقلاب اسلامي ايران، انقلابي اصيل و با آرمانهاي متعالي بود. اين انقلاب عليه نظامي صورت ميگرفت كه استبدادي ، ظالمانه، تحتالحمايه و فاسد بود و تجربه تلاشهاي، مكرر شكست خورده در آن از اصلاحناپذيرياش حكايت ميكرد. اين انقلاب با تكيه بر گستردهترين بستر اجتماعي تحقق آرمانهاي تاريخي ملت ايران (استقلال،‌آزادي و مردمسالاري، عدالت اجتماعي و معنويت و اخلاق) را دنبال ميكرد. به روشني بايد ميان انقلاب ايران كه انقلاب «جمهوريت» در سازگاري با ارزشهاي دين و در تكامل انقلاب «مشروطيت» بود با پيامدهاي پس از آن فرق گذاشت. با تكيه بر اصالت اين انقلاب و آرمانهايش ميتوان به نقدي همه جانبه از وضعيت گذشته و حال جامعه اقدام كرد. تلاشهاي اصلاح طلبانه امروز را بايد نوعي بازگشت آگاهانه به آرمانهاي نخست انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي ايران دانست. " و انسان حیرت می کند از اینهمه تحریف واتهام زنی و....و البته بقیه مدعاهای مطرح شده از همین گونه می باشد که از آن می گذریم .

3- نکته جالبی که در این عملیات روانی کودتاگران را به دام انداخته و سناریوی آنها را رسوا می کند اشاره به نقش آقای امین زاده در رابطه با تدوین و تصویب این سند است . در این خبر آمده :" آقاي امين زاده كه بواسطه اشتغال در سمت هايي كه مباين با عضويت در احزاب و گروههاست و از حزب استعفا داده است ولي عملاً در هسته ي مركزي، نظريه پردازي كاملا فعال بوده است. ضمن اعلام برائت از بخشهاي عمده اي از مفاد سند راهبردي حزب مشاركت و اظهار بي اطلاعي در پاسخ به اين سئوال كه گفته مي شود بخشهايي از اين سند توسط شما تنظيم شده در بازجويي هاي خودش آورده است: "جزوه حاضر جزوه بسيار بدي است. مطالب در بخشهاي اول با عباراتي بد و حساسيت آفرين، بدون رعايت حدود و شئونات و گاه با لحن و بياني گزنده و ناشايست نوشته شده است. بنظر من نويسندگان اين حتي قادر نبودند چنين محتوايي را در مطبوعات منتشر نمايند. لذا بسيار عجيب است كه آنرا بعنوان جزوه استراتژيك يك حزب قابل قبول دانسته اند در حاليكه به باور من حتماً يك حزب براي ادبيات چنين جزوه اي كه قرار است مواضع رسمي حزب تلقي شود بايد دقت و رعايتهاي خيلي بيشتر از يك مقاله مطبوعاتي در نگارش آن اعمال مي كرد. ". "من واقعاً متاسفم كه نوشته هاي اينجانب كه معمولاً با رعايت نوشته ميشود در كنار چنين مطالب و عباراتي قرار گرفته و بخشي از متني است كه بدليل همين بيتوجهي ها متني كاملاً حساسيت برانگيز و مساله آفرين شده است." آقاي امين زاده در بخش ديگري چنين مي نويسد: "به عقيده اينجانب اين شيوه عمل و تحليل و بي دقتي هايي كه در اين جزوه نمود پيدا كرده است عملاً سوء تفاهم ها ميان احزاب و مسئولين نظام را افزايش مي دهد "، "چيزي كه نه تنها راهكاري براي آينده حزب پيش رو نگذاشته بلكه باعث دشوارتر شدن شرايط فعاليت هاي آتي حزب هم مي شود ".این فرازها قطعا از کم اطلاعی و عدم اشراف اطلاعاتی بازجویان ودست اندکاران کودتا ست که بنام دوست و همفکر دربند ما آقای امین زاده نوشته اند چرا که ایشان از زمانی که از جبهه استعفا دادند دیگر در هیچیک از ارکان جبهه فعالیتی نداشتند و به ویژه در تدوین و تصویب این سند آنهم به عنوان نظریه پرداز در هسته مرکزی هیچ نقشی نداشته اند که حال این اقوال را بیان دارند! برای اعضای دست اندرکار جبهه مشارکت همین فراز کفایت می کند تا دریابند آنچه از قول یاران دریند ما نقل می شود چه مایه ای از اعتبار دارد!

4- نکته آخر اینکه ما بار دیگر همه اهل نظر را به خواندن همین متن منتشره توسط ستاد کودتا و مقایسه با اتهامات مطرح شده نسبت به جبهه مشارکت و اعضایش دعوت کرده و سئوال می کنیم اگر یک تشکل سیاسی در همین حد نتواند برای فعالیت حزبی اش برنامه عملیاتی و نقشه راه داشته باشد آنوقت فعالیت حزبی و تشکیلاتی دیگر چه معنا و وجهی می تواند داشته باشد ؟ و این همان رمزی که درانتخابات اخیر توسط کودتاگران با عملشان اعلام شد و آن اینکه دیگر از راه انتخابات و فعالیت سیاسی حتی نمی توان رئیس جمهور را عوض کرد و تکلیف انتحابات مجلس هم که از دوره هفتم روشن شد و ایضا مجلس خیرگان از دوره سوم و شوراها ، و اینگونه است که دستیابی به یکدست کردن حاکمیت اقتدارگرا ویکصداکردن جامعه و راه اندازی امپراطوری دروغ باید هم درخواست انحلال احزاب آنهم با تمسک به بدترین و غیراخلاقی ترین شیوه ها مطرح شود و از یک سند درون حزبی با تحریف و برکندن برخی جملات از جغرافیای کلام بخواهند سند جرم برای انسانهای شریف و پاک و مسئول و مسلمانی بسازند که جرمشان فقط آزادگی و انجام فریضه امربه معروف و نهی از منکر نسبت به حاکمان و طلب اصلاح در شیوه اداره جامعه و حکومت است و سوگمندانه بایدفریاد زد که اینگونه عملکرد هیچ انطباقی با آموزه های اسلامی و سیره نبوی و علوی و امام خمینی در اداره حکومت ندارد و ما جز اینکه یادآور این آیه الهی به حکومتگران شویم که حکومت و دولت درهر دوره ای جابجا می شود و می چرخد واین روزگار هم می گذرد و...و پناه می بریم به خدا از دست ظلم ها و ستم هایی که بر ما روا داشته می شود چاره دیگری نداریم و از خدا می خواهیم که در مقابله با این بلایا و مصیبت ها صبرو استقامت و اخلاص عنایت فرماید .

پایگاه اطلاع رسانی نوروز در پایان از تمامی خوانندگان دعوت می کند تا نظرات و تحلیل های خود را درخصوص این سند برای سایت نوروز ارسال کنند.

منبع نوروز

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر

هاردا مسلمان گورورم قورخورام