نامه ۱۷۱ نفر از استادان دانشگاه‌هاي معتبر جهان، مدال آوران المپيادهاي علمي و دانشجويان دکتری کشور به رياست قوه قضائيه

۱۷۱ نفر از اساتید ایرانی دانشگاه‌های معتبر دنیا، مدال آوران المپیادهای علمی در سطح ملی و بین‌المللی و دانشجویان مقطع دکتری در دانشگاه‌های داخل و خارج از کشور، طی نامه‌ای به ریاست جدید قوه قضائیه، خواستار آزادی اسرای دربند به خصوص جوانان و دانشجویانی که در حوادث پس از انتخابات دستگیر شده بودند، گردیدند.

در این نامه آمده است: «ميزان راي ملت است. ولي افسوس آنان که تا ديروز با نام و قلم و بيان خويش، حماسه‌ي حضور سبز مردم در انتخابات را رقم زدند و هر دو کفه‌ي اين ميزان را به نفع مشروعيت نظام سنگين نمودند، امروز دشمن قسم خورده‌ي ملت معرفي مي‌گردند، برچسب کودتاچي و مزدور بيگانه مي‌خورند و ناگزير به اعترافاتي مي‌شوند که بيش از هرچيز، يادآور جملات گاليله در بيدادگاه قرون وسطي است، آن‌گاه که گفت: «خورشيد دور زمين مي‌چرخد». گفتنی است در این نامه به طور خاص به نام محمدرضا جلایی پور، برنده مدال طلای المپیاد ادبی کشور در سال ۷۹، رتبه اول کنکور سراسر در سال ۸۰ و دانشجوی ممتاز دکتری دانشگاه آکسفورد اشاره شده است و
امضاکنندگان این نامه خواستار آزادی هر چه سریع‌تر وی شده‌اند. همچنین جمع آوری کنندگان این امضاها تاکید کرده اند که دانشجویان مقطع دکتری، اساتید و مدال آوران در المپیادهای علمی که همچنان مایلند این نامه را امضا کنند و تاکنون موفق نشده‌اند، می‌توانند با مراجعه به وبلاگ
www.freejalaeipour.blogfa.com که برای آزادی این دانشجوی نخبه دربند راه اندازی شده و قرار دادن مشخصات خود در بخش نظرات، این نامه را امضا کنند.

متن این نامه که در اختیار سایت نوروز قرار گرفته به شرح زیر است:

رياست محترم قوه قضاييه، حجت‌الاسلام صادق لاريجاني
با سلام و آرزوي قبولي طاعات
هفتاد روز از دستگيري جمعي از فرزندان اين آب و خاک مي‌گذرد. آنان که شعله‌ي وجودشان، تنور انتخابات را فروزان کرد، اما افسوس که نان را ديگران خوردند و ايشان را جز سوختن در آتش تنور هيچ نماند. اگر آهنگ صداي آنان نبود، جز بانگ طبل و دهل دولت که از رسانه‌ي موسوم به ملي و روزنامه‌ها و تريبون‌هاي به ظاهر عمومي و به واقع خصوصي برمي‌خاست، چه طنيني در گوش جامعه مي‌پيچيد؟
آن زمان که رئيس جمهور، سوار بر مرکب دولت، با ساز و برگي فراهم آمده از بيت‌المال، پيشاپيش سپاهي از وزيران، فرماندهان، سرداران، استانداران و فرمان‌داران در آوردگاه انتخابات يکه‌تازي مي‌کرد، اگر اين گروه کوچک از فرزندان ملت با سلاحي از آبروي خويش به ميدان نيامده بودند، مردم را چه شور و اميدي براي آمدن به اين عرصه بود؟ اگر دولت را رقيبي نبود، آيا ميداني بود که هشتاد و پنج درصد مردم را به گرد خود جمع کند؟
ميزان راي ملت است. ولي افسوس آنان که تا ديروز با نام و قلم و بيان خويش، حماسه‌ي حضور سبز مردم در انتخابات را رقم زدند و هر دو کفه‌ي اين ميزان را به نفع مشروعيت نظام سنگين نمودند، امروز دشمن قسم خورده‌ي ملت معرفي مي‌گردند، برچسب کودتاچي و مزدور بيگانه مي‌خورند و ناگزير به اعترافاتي مي‌شوند که بيش از هرچيز، يادآور جملات گاليله در بيدادگاه قرون وسطي است، آن‌گاه که گفت: «خورشيد دور زمين مي‌چرخد».
در بين ايشان جوانان و دانشجوياني ديده مي‌شوند که راحت صبح و شام را بر خود حرام کردند. با شعور اجتماعي خويش در درياي آرام جامعه چنان مردانه دست و پا زدند که موجي برخاست و شوري در دل‌ها افتاد و ميليونها برگ راي به صندوق جمهوري اسلامي ايران ريخته شد. افسوس که شور نخستين حرکت‌هاي اجتماعي آنان، گناهي شد بر پرونده‌ي کردارشان، طنابي افکنده بر دست و گردنشان، و نمکي بر زخم دل ملت، و اکنون مي‌بايست سپيدترين روزهاي عمر خويش را در سياهچال حکومت تباه کنند.
و در اين ميان «محمدرضا جلائي‌پور» عزيز. او که تا ديروز عکسش به عنوان رتبه اول کنکور سراسری، زيبنده‌ي روزنامه‌ها بود و کارگزاران فرهنگ همین خاک بر گردنش مدال طلاي نخست المپياد ادبي کشور را آویخته بودند و هم اکنون نیز مشغول به پایان رساندن رساله دکتري جامعه‌شناسي خود در يکي از معتبرترين دانشگاه‌هاي جهان، آکسفورد، است و خانواده‌اش مهد پرورش سه شهيد انقلاب اسلامي امروز عکسش را باید برای آب و تاب دادن به خبرهاي دادگاه براندازان مخملي ببینیم و خانواده‌اش را حيران در پشت دربهاي اوين.
اين ملک را چه شده است که به گوشه‌چشم دولت‌هاي ديگر، اتباع و وابستگان آن‌ها آزاد مي‌شوند، اما بهترين جوانان برخاسته از اين آب و خاک ماه‌ها بدون محاکمه و وکيل در بند مي‌مانند؟ دستگاه قضا را چه شده است که قاضي با گرفتن وثيقه‌اي به قيمت خون‌بهاي چند نفر حکم آزادي جلائي‌پور را به زندان مخابره مي‌کند و چند ساعت بعد دادستان قراري بر پرونده مي‌نهد و حکم را باطل مي‌کند؟ آيا جناب دادستان نمي‌دانند که هزاران جوان و نخبه‌ي ايراني در جاي‌جاي کره‌ي خاکي آزادي اين جوان نخبه‌ي کشور و ديگر جوانان را لحظه شماري مي‌کنند؟ آيا اين قبيل برخوردهاي حکومت پيامدي جز کاهش اميد از مديريت کشور و افزايش سيل مهاجرت نخبگان دارد؟
جناب قاضي القضات! فرخنده باد بر شما مسند قضا. و به يقين مي‌دانيد که بر اين جهان کسي حکم مي‌راند که هم قاضي است و هم ناظر. او که همه بندگان را در ماه ميهماني فرمان داده بعد از هر فريضه بگويند «اللّهم فکّ کلّ اسير، پروردگارا هر اسيري را رهايي بخش». کم‌ترين چشم‌داشتمان از شما آن است که رضايت ملت را به خشنودي گروه کوچکي که بهتان نهادن به ديگران را ضامن زما‌م‌داري خويش مي‌پندارند رجحان دهيد و حکم آزادي آزادگان اسير را امضا فرماييد. باشد که مستوجب خشنودي قاضي هر دوجهان گرديد.
والسلام

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر

هاردا مسلمان گورورم قورخورام