دادگاه و هلو و کابینه را رها کنید، دارند زندانیان را زنده به گور می کنند


از نوشته های مسیح علی نژاد


فیلم اعتراف به کارگردانی حسن طائب و تهیه کنندگی سعید مرتضوی در هیچ جشنواره ای زرشک هم نمی برد. مثل فیلم فارسی کهآخرش همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود و همه عروسی می کنند در فیلم کذایی اعتراف هم همه به خوبی و خوشی عذرخواهی می کنند و زندگی شیرین می شود و همه از عضویت در حزب های مسله دار استعفا می دهند و مملکت گل و بلبل می شود . شهری که برای دوتار موی رها، پایه های اسلام می لرزذ و از حوزه و مراجع صدها فتوا صادر می شود اما برای تجاوز به دخترانپسران صدا از این حضرات در نمی آید همان به که بازار اعتراف اصلاح طلبان داغ باشد و آرام آرام به حضرات بگویند قدرتپیشکش ، سیاست پیشکش ما به جنبش و جامعه بر می گریدم و از احزاب هم استعفا می دهیم. به گمانم استعفای دو سعید ( حجاریان و شریعتی ) به ابقای دو سعید دیگر (عسگر و مرتضوی ) شرف دارد و بیش از این ها حق اش نیست که ما و رسانه های محدود مانمشغول دامی باشیم که اقتدار گرایان چیده اند. یعنی مشغول شدن به اخبار دادگاه و کابینه و هلو. باید خبرهای مهمتر را پیگیر بود . بایدداستان های دردناک تجاوز و دفن شبانه را پیگیر بود . و

این هم سهم من برای به فراموشی سپردن دادگاه امروز که در راه سبز (جرس) نوشتم:

دادگاه، زندان، اعتراف، انفرادی، شکنجه، تعرض، باتوم برای زدن، باتوم برای تجاوز کردن، زندان برای ترس و تنبیه، زندان برای تحقیر، ترور شخصیت در تلویزیون، بزرگان در لباس های مخصوص زندان، مجری ها در لباس های مخصوص بازجویان. خانواده هر روز بی قرارتر از دیروز، کروبی و موسوی نیز افشاگر تر از هر روز. آنقدر قصه و حدیث درد می بارد از خانه که همه انگار یادشان رفته است انتخاب احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ایران، به جز زندان و زندانی، کشته و قربانی هم داده است، قبرهای دسته جمعی هم به خود دیده است، بهشت زهرا و عزای پنهانی هم داشته است. یعنی این روزها تا آنجا که در توان دولت و رسانه های ملی و غیر ملی و نماندگان مجلس و تریبون های نماز جمعه می گنجد، خبر از تکذیب تجاوز بود و انکار شکنجه. به گزارش مجلس و دولت و صدا وسیما؛ « حال همه زندانیان خوب است و جملگی در زندان دچار تحولات فکری شده اند و اقرار بر پیروزی باشکوه احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ایران کرده اند و معترف شده اند که تقلب قصه ای بیش نبود». اما ناگهان تصاویری از قطعه ۳۰۲ بهشت زهرا بر سایت رسمی جبهه مشارکت ثبت شد و بار دیگر به یاد همه مردم شهر آورد که بازجوها به جز تجاوز مشغول زنده به گورکردن زندانیان نیز هستند. شاید زنده به گور کردن واژه غریب و غلو آمیزی به نظر آید اما وقتی در پرس و جوی های مکرر خانواده هایی که سراغ گمشده های خود را می گیرند به آنها گفته می شود که عزیزانشان در زندان هستند و خبری از مرگ و جنازه هم نمی دهند، آنگاه برای همان خانواده ها قبر و مقداری عدد بالای مشتی خاک و گل ، چگونه می تواند معنای «مردن » را برایشان تداعی کند؟ در خیال و خاطر این خانواده های چشم به راه، هنوز گمشده های پس از روزهای انتخابات، زنده اند و در قاموس آ

۰۳ شهریور ۸۸ | گاه نویس

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر

هاردا مسلمان گورورم قورخورام

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی