انقلاب فرهنگی دوم برای حذف اصلاحات، آیا موفق می‌شوند؟



آیا انقلاب فرهنگی در حال وقوع است؟ آیا کار تصفیه به دانشگاهها نیز کشیده می شود؟ آیا پاکسازی دانشگاهها از دانشجویان غیر همسو آغاز خواهد شد؟ راستی با دانشجویانی که علوم غربی فرا می گیرند باید چه کار کرد؟ آیا انقلاب فرهنگی دوم در راه است؟


آري اينك همه مي دانيم كه انقلاب هرهنگي دوم آغاز شده است. اما اين سئوالاتي است كه بعد از دادگاه نمايشي دوم پرسيدم دليلش هم اين بود كه اين دادگاه مسلخي بود براي علم و دانش. متهم اصلي هم علوم انساني بود. علومي كه بيداري مي دهد. جهت جامعه و اقتصاد را روشن مي نمايد.

در روزگاري نه چندان دور سعي در وحدت حوزه و دانشگاه بود اما اينك دانشگاه متهم اصلي بي ديني است. به باورم انقلاب فرهنگي دوم در جهت سناريويي است كه هدف آن حذف هرگونه اصلاح يا تحولات اجتماعي در جامعه مي باشد . آن روز كه از ساختار قدرت و نياز به احمدي نژاد نوشتم بسياري از دوستان بر من خرده گرفتند كه بدبيني. كه نيمه خالي ليوان را مي بيني اما اينك آنان نيز چون من به اين باور رسيده اند كه ساختار قدرت به احمدي نژاد نياز دارد او نياز بازيگري بيش نيست كه گاهي اوقات جو گير مي شود و نقشش را بد بازي مي كند يا مي خواهد قهرمان داستان باشد.

در آنجا شاره كردم حاكمان و كساني كه در ساختار قدرتند در يافته اند كه تنها راه ايجاد تحولات اجتماعي و اصلاحات ( يا به تعبير آنان دور شدن انان از قدرت) توسعه فرهنگي و نهادي است. يكي از راههايش وجود اشخاصي بود تا بتوانند بي فرهنگي را ترويج دهند ، تطميع كنندو تحميق. اما مگر مي شود ملتي با اين پيشينه فرهنگي را بي فرهنگ كرد هر چقدر لمپنيسم را هم ترويج كني هر چقدر هم همه چيز را به تمسخر بگيري باز هم مردم ايران با ريشه تر از آنند كه تن به اين سناريو دهند.چاره چيست؟ محروم كردن ايران و ايراني از تحصيل از عولم انساني. ويژگي مهم علوم انساني آن است كه آدمي را به فكر مي برد انسان شخصيتي چند كاراكتره پيدا مي كند و مي تواند بر روي جامعه اثر گذار باشد. پس بايد حذف شود تا زمينه سازي براي ايجاد تحولات اجتماعي و اصلاحات از بين رود.

دادگا ههاي نمايشي، حذف نيروهاي منتقد، حذف احزاب و اينك حذف تفكر و انديشه تنها براي اين است كه مي بايست راه تحولات اجتماعي و اصلاحات محدود شود بايد انديشه كردن به ايجاد تحول نيز از بين رود بنابراين ابتدا بايد كساني را كه خواستار تحولات اجتماعي هستند حذف شوند. بعد گروهها و احزابي كه خواستار تغييرند حذف شوند و در نهايت بايد چاره انديشيد تا افراد ديگر خواستار تحولات اجتماعي و اصلاحات نگردند. اري اين سناريوي است كه در حال اجراست.

آيا اين سناريو با موفقيت همراه است؟

از موج سبز آزادی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر

هاردا مسلمان گورورم قورخورام

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی