اتحاد سبزرنگ آبی و قرمز در شهرآورد پایتخت؟
دیدار روز جمعه استقلال و پرسپولیس، توجه محافل ورزشی و سیاسی ایران را به خود جلب کرده است. فریدون شیبانی، کارشناس فوتبال، در گفتوگو با دویچه وله از اتحاد تاریخی طرفداران دو قطب فوتبال ایران در حمایت از جنبش سبز میگوید.
دویچه وله: آقای شیبانی شهرآورد بزرگ تهران میان تیمهای استقلال و پرسپولیس در روز جمعه، ۲ اکتبر، احتمالاً پیامدهای سیاسی و اجتماعیاش خیلی بیشتر از جوانب ورزشیاش خواهد بود. در آستانهی این دیدار شما وضعیت کلی برگزاری مسابقه را چطور میبینید؟
فریدون شیبانی: باید بگویم که خب این تقریباً داستانی شده است که ما همه ساله دستکم دوبار با آن روبهرو میشویم که برخورد دو فوتبال ریشهدار ایران است. اما این که میپرسید پیامدهایش چیست، واقعاً نکتهی جالبی است. چون ما الان داریم میبینیم که پسامدهای آن هم متفاوت شده است با دفعههای گذشته. دفعههای گذشته مسئله فقط برخورد اینها بود و برخورد فوتبالی که معمولاً جنبههای غیرفوتبال هم پیدا میکرد و ناشی از برخورد طرفدارهای دو تیم بود. دو تیمی که شاید بتوانیم بگوییم در آسیا پرطرفدارترین هستند و خیلی تیمهای قدیمی و ریشهدار که یکی با عوض کردن اسم هنوزهم جایش تغییر نکرده و جای بالایی دارد. و آن یکی که تا این لحظه خواستهاند اسمش را عوض کنند، ولی همه آن را به اسم پرسپولیس میشناسند. بهرحال اینها مسایلی بوده که همیشه مطرح بوده است و برخورد اینها که یک زمانی پرسپولیس در شرایط عالی بوده و یک زمانی استقلال، و این دفعه مثلاً فرض کنید ما میبینیم استقلال در بهترین شرایط قرار گرفته است، در حالی که پرسپولیس حتا مربی ندارد و در جدول ردهبندیهم جایی ندارد. اما اینها هیچ کدامشان باعث نمیشود برخورد اینها و نتیجهاش قابل پیشبینی باشد که ما بگوییم پس به این دلیل حتماً تیم آبی یا قرمز برنده میشود. مطمئناً این بار هم در زمین سبز فوتبال شرایط خاص خودش را پیدا میکند و معمولاً، که باید بگوییم متأسفانه، در سالهای اخیر همیشه مساوی بوده است که امیدواریم این بار مساوی نشود. اما مسایل حاشیهای آن چیزهای دیگری است که حتماً شما و ورزشدوستان ایران و آنهایی که دستی در ورزش دارند، میدانند که تحت تأثیر چه شرایطی قرار گرفته است بعد از انتخابات ۲۲ خرداد.
روزنامهی «دنیای فوتبال» چاپ تهران چندی پیش توقیف شد. به خاطر این که این خبر را داده بود که بیش از دوسوم بلیطهای استادیوم آزادی، یعنی چیزی حدود ۶۶هزار بلیط فروخته نشده و به بسیجیها و پاسدارها داده شده است تا بتوانند با تماشاگران معترض با نظام برخوردی جدی داشته باشند. در این زمینه شما چه اطلاعاتی دارید؟
البته این موضوع موضوع جدیدی نیست، منتها این بار خیلی جدیتر است. از سالهای گذشته و از زمانی که این دو تیم هر لحظه تعداد تماشاگرانشان در بازی بیشتر میشد که حتا یکبار به ۱۲۰ هزار نفر هم رسید، بدون این که هیچ اتفاقی هم بیفتد، کم کم نقش حضور نیروهای امنیتی بالا رفت. و زمانی را من یادم میآید که برای وزارت اطلاعات تعداد بلیط و ارسالش دقیقاً بیحساب و کتاب بود و هرچه قدر که میخواستند باید میدادند. کمااینکه وقتی ورزشگاه صدهزارنفری پر میشد، تعداد بلیط فروخته شده مثلاً ۷۰ـ ۶۵ هزارتا بود. ولی این بار دیگر جریان کمی علنی است. برای این که اینها در هر رویدادی دیدهاند که مردم همچنان دارند ادامه میدهند به مبارزه و ایستادگیشان که واقعاً هم از نظر من قابل تحسین هم هست که بویژه جوانها این کار را انجام میدهند، ولی در کل ملت ایران دارد این کار را انجام میدهد. این بار ما میبینیم که از یکطرف فرض کنید احمدیمقدم میگوید پیراهن سبز آزاد است، میتوانند بیایند، چون رنگ اصلاً ممنوعیتی ندارد. ولی «اما»یی میآورد که همیشه با این اماها هست که با حرکت سیاسی برخورد میشود. ما تا حالا در پیش از مسابقات بقول امروزیها «شهرآورد» هیچ وقت مسئلهی برخورد شدید به دلیل سیاسی نبوده است. یعنی حداقل عنوان نشده بود. همیشه میگفتند برخوردی که بین تماشاگران پیش آمده در اثر مثلاً فرض کنید فحاشی، پرتاب سنگ و اینها که سابقه هم داشته است. اما این بار تأکید نیروی انتظامی و همین طور صددرصد همراه اینها لباسشخصیها، بسیجیها و... در این خواهد بود که با مسئله سیاسی برخورد کنند. یعنی اینها اصلاً این بار مثل این که دیگر هیچ نوع دلنگرانی بابت برخورد تماشاگر به دلیل هواخواهی باشگاه را ندارند. اینها نگرانیشان روی حرکتهای سیاسی است که صددرصد میدانند در ورزشگاه آزادی تهران در روز جمعه رخ میدهد. بنابراین از همین حالا ما میبینیم بیشتر محور صحبتها روی مسایل سیاسی میگردد و روی این که تماشاگران اگر این کار را بکنند این طور میشوند و همهاش روی این که اعتراض سیاسی آنجا ادامه نداشته باشد. یعنی حالتی پیدا کرده است که انگار اگر به طرف بازیکن سنگ هم پرتاب کنند، هیچ مانعی ندارد و مهم فقط این است که حرکت سیاسی انجام نشود. و این نشان میدهد که بهرحال اتفاقی در شرف وقوع است.
در طول روزهای اخیر همچنین از این مسئله صحبت است که احتمال میرود طرفداران استقلال و پرسپولیس بجای رنگهای آبی و قرمز از رنگ مشترک سبز استفاده کنند و از این طریق اتحاد خودشان را نشان بدهند، در رابطه با مسایل روز کشور!
من اشارهی کوچکی کردم که اینها مثل این که دیگر واهمه ندارند از برخورد تماشاگر باهم. واقعاً ما میتوانیم یک چنین انتظاری را داشته باشیم. در حالی که ما میبینیم در گذشته واقعاً دوتا تیم حتا برای همدیگر به شدت، خود تماشاگرها و مردم اهل فوتبال، کُری میخواندند. ولی امروز بیشتر خب همان صحبتهایی میشود که ما آمادهایم و برای بُردن میرویم. اما مشخصاً حالت خصمانهای بین تماشاگران و طرفداران دو تیم نیست. کمااینکه خیلی هم به طور عجیبی این مسئله پیش آمد که هفتهی گذشته تمام استقلالیها خواهان بُرد پرسپولیس بودند در برابر پیکان. برای این که این به نفع استقلال میشد و صدرنشینی تنها را پیدا میکرد. بهرحال الان خود استقلالیها نسبت به پرسپولیس سمپاتی پیدا کردهاند و همین طور هم پرسپولیسیها به آنها. بعد بیایید این قضیه را همخانه بکنید با قضیهی شرایط روز جامعهی ما. میبینید که واقعاً شاید در روز جمعه هیچ برخوردی بین تماشاگرها نباشد و اگر تماشاگری با تماشاگر دیگری برخورد بکند، این پیش فرض را میشود داشت که یک تماشاگر لباس شخصی است و تماشاگر دیگر یک تماشاگر واقعی است. حالا یا طرفدار پرسپولیس یا طرفدار استقلال.
در شهرآوردهای سالهای اخیر که احتمال میرفت یکی از تیمهای استقلال و پرسپولیس برندهی میدان بشود، گفته میشد که در بین دو هافتایم مأموران اطلاعات به رختکن بازیکنان میآمدند و به آنها هشدار میدادند که باید بازی مساوی به پایان برسد. آیا این بار نیز هنوز این مقررات و شرایط پابرجاست؟
ببینید، این مسئله جنبههای مختلفی دارد. در گذشته اگر میشد، به دلیل این بود که مساوی تنها نتیجهای بود که به جنجال کشیده نمیشد و هردو تیم و طرفدارانشان تقریباً راضی میرفتند بیرون، چون حداقل شکستخورده نبودند. و این مسئله که یک تیم شکست بخورد بخصوص با جنجال و فحشو اینها، خب این میتوانست تبعاتی داشته باشد و تبعات بعدیاش حتا سیاسی بشود. اما این بار قضیه از آنطرف است. یعنی ممکن است واقعاً چنین دستوری هم داده نشود که مثلاً مردم فوتبالی را تماشا کنند که یک برنده هم داشته باشد و چون آن حالت خصمانه بین تماشاگرها نیست، هیچ برخوردی هم پیش نیاید. ولی این را هم باید درنظر داشت که هر برخوردی بهرحال در ورزشگاه آزادی میتواند تبعاتش برخوردهای دیگری باشد که خوشایند رژیم نیست و پیامدهای همان ۲۲خرداد باشد. چیزی که از اول تابستان، در واقع پیش ازتابستان شروع شد، همچنان درماههای پاییز امسال وجود داشته باشد و هر لحظه حلقه تنگتر بشود برای رژیم.
مصاحبهگر: فرید اشرفیان
تحریریه: بهرام محیی
خبرنامه امیرکبیر
نظرات