تقی رحمانی: نه بايد در جنبش سبز محو شد و نه در مقابل آن ايستاد، بايد در عين حفظ استقلال با آن تعامل كرد

پاسخ تقی رحمانی پرسش های تغییر برای برابری

***

تغییر برای برابری - فعالان کمپين يک ميليون امضا با گرايشات و تنوعات فکری توانسته اند در سه سال گذشته حول خواست لغو تمامی قوانين تبعيض آميز جنسيتی، مبارزه مدنی حول حقوق برابر شکل داده و به پيش ببرند و امروز هريک بر پايه اعتقاد خود در عرصه های متفاوت مبارزه جاری برای آزادی و حقوق دمکراتيک شهروندی حاضرند . اين نکته که زنان در عرصه اين مبارزه حضوری چشمگير دارند بر کسی پوشيده نيست. تصوير ندا که در حافظه تاريخی مردم ايران و جهان ثبت شده نشان از اهميت نقش زنان در مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی دارد . اين شرايط اما پرسش های عاجل زير را برابر ما قرار می دهد :

چگونه می توان در بستر مبارزات جاری ، فکر برابری خواهی را به دفاع از آزادی های شهروندی و عدالت اجتماعی پيوند زد ؟

تحول شرايط چه تاثيری بر کمپين يک ميليون امضا دارد ؟

شرکت فعالان و ياران کمپين و نيز تمامی مدافعان حقوق زنان در اين بحث بر فراهم آوردن پاسخ و يا پاسخهای هر چه خلاق تر ياری خواهد کرد . باشد که اين همفکری و همدلی ما را در پيوند مبارزه برای برابری و آزادی و عدالت اجتماعی ياری دهد .

***

-چگونه مي توان در بستر مبارزات جاري، فكر برابري خواهي را به دفاع از آزاديهاي شهروندي و عدالت اجتماعي پيوند زد؟

بايد توجه داشت و ترويج كرد كه فضاي انتخاباتي و بعد از آن، نتيجه رفتار و فعاليت جريانها و افراديست كه بعد از بن بست اصلاحات كلان نگر، دولت محور پارلماني به سوي مطالبات معين روي آوردند و جنبشها يا حركات خاص يا خرد مدني را حول محور مطالبات جنسيتي (مانند كمپين يك ميليون امضاء)، قومي،‌ مذهبي، صنفي سامان دادند و در چهار ساله دولت نهم تا حد توان فعاليت كردند و دچار محدوديت، محروميت، زندان و غيره شدند.

نگاه مطالبه محور از سوي چنين نهادهاي مدني و برخي از احزاب سياسي در دوره انتخابات مطرح شد و در برنامه كانديداها نمود پيدا كرد. چون كانديداها با جامعه اي مواجه شدند كه منافع ملي كلان را در بستر مدنيت و خواسته هاي مشخص تعريف مي كرد و به عبارتي در اين مقطع ايران سه عنصر پايه اي داشت و تك پايه اي و كلي نبود.

اين سه عنصر پايه اي بر اساس اصناف، اقوام و جنسيت نگاه جديدي به ايران بود كه از كلي گويي فرار مي‌كرد. حرف و عمل كانديداهاي رياست جمهوري، انعكاس و پاسخ به اين مطالبات در حد توان آنها بود. از همين روست كه جنبش سبز مردم تا حدي محصول مطالبات خاص و مشخص جامعه است كه با يكديگر پيوند خورده و گويي رودها به رودخانه اي بزرگ پيوسته و به سوي دريا در حركت هستند، اما آيا بايد جزء يا حركت خاص را در كل حل كرد؟

به هيچ وجه چنين نيست و نبايد باشد.

در اين مورد مثالي مي زنم. جنبش سبز همانند تيم ملي است. اما تيم ملي اي قوي است كه باشگاههاي قوي داشته باشد و بازيهاي باشگاهي مستمر و منظم انجام دهد. اين باشگاهها همين نهادهاي مدني اعم از زنان، اقوام، اصناف، دانشجويان و غيره هستند كه در عين حفظ هويت خود به صورت مستقل و مرتبط با جنبش سبز پيوند برقرار مي كنند.

اين پيوند در بستر حقوق ملي، بستر فعاليت مدني و چهارچوب حقوق اساسي مردم و جامعه است. خواسته‌هاي حداقلي در جنبش سبز توافق همه نهادها، احزاب و شخصيتها و فعالين است، منتها به شكل شفاف و روشن. حمايت از رهبري جنبش سبز نيز مدني- سياسي است. نه عقيدتي و كاريزماتيك و همكاريها نيز بر اساس خواسته هاي روشن و شفاف و معيارها و خواسته هاي معين و حداقلي است كه با توافق صورت مي‌گيرد.

مانند دفاع از آزادي بيان، يا حق تجمع مسالمت آميز يا حق انتخاب شدن، امنيت بعد از ابراز عقيده و ... در عين حال به دليل بنيادي بودن جنبش سبز، در صورت تحرك جنبش، فعاليتهاي خاص مدني خود را تعطيل نمي كنند اما گاهي خود را تعديل و يا بازنگري مي كنند. چون در صورت حركت جنبش سبز، براي جنبشهاي خاص يا خرد يا جزء،‌ فضاي تنفس بيشتري ايجاد مي شود. البته همواره بايد مد نظر داشت كه فضاي ايجاد جنبش سبز را جنبشهاي خاص به وجود آورده اند كه حال مي بايست با يكديگر تعامل كنند.

به گمان من جنبشهاي خاص مانند خواسته هاي حقوقي عدالت طلبانه جنسيتي، در تعامل با جنبش سبز، برنامه هاي خود را بيشتر مطرح نموده و پيش خواهند برد. اگر جنبش سبز شكوفا شود، گرفتن يك ميليون امضاء با فعاليتهاي تعريف شده خاص خود و ايجاد فضاي عدالت طلبانه جنسيتي راحت تر عملي خواهد شد.

اكنون هيچ فرد و جرياني منكر ضرورت حضور زنان در انتخابات و جنبش سبز نيست كه بي گمان نتيجه فعاليت جنبشهاي خاص است. اين تحركات به رشد درخواستها و مطالبات نهادهاي زنان مي افزايد به عبارتي اين دو موجب نيرو افزايي يكديگر مي گردند.

با اين وصف نه بايد در جنبش سبز محو شد و نه بايد در مقابل آن ايستاد، بلكه بايد در عين حفظ استقلال با آن تعامل كرد و به يكديگر بهره رساند.

در اين زمينه مي توان نقد معقول هم داشت.

-تحول شرايط چه تأثيري بر كمپين يك ميليون امضاء مي گذارد؟

به نظر من تحول شرايط بر روي حركت كمپين يك ميليون امضاء تأثير خواهد گذاشت و اين تأثير مثبت است. چون حضور زنان در بستر فعاليتهاي مدني در حوادث اخير قابل تأمل است. بايد توجه كرد كه بخشي از درخواستهاي كمپين تا كنون عملي شده، اما چگونه بايد نهادينه، قانوني و تضمين شود؟ اين امر بستگي به تلاش بيشتر فعالان و نهادهاي طرفدار حقوق زنان دارد.

رشد جنبش سبز، كه با حضور زنان همراه است اقبال به خواستهاي كمپين را تقويت خواهد كرد. سه كانديداي رياست جمهوري با حضور زنان يا فعالان زنان نزديك به خود در انتخابات حضور يافتند، حتي آقاي احمدي نژاد كه در دوران تبليغات نسبت به حضور زنان واكنشي خاص نشان نداد اما پس از انتخابات از وزراي زن در كابينه خود استفاده كرد. به هر حال اگر زني وزير شود، بايد قوانين مدني هم به اقتضاي اين وضعيت تغيير كند. اما مسئله مهم نحوه تعامل كمپين با شرايط موجود است. كمپين موج افشاني خاصي داشته ولي مي تواند با جنبش سبز به سطح توده زنان كارمند و تحصيل كرده وارد شود. اين ورود در اين سطح هنوز صورت نگرفته است. موج رسانه اي ونفوذ در اقشار خاص زنان به وجود آمده، اما مسئله اي عموم زنان كارمند، شاغل و تحصيل كرده نشده است.

كمپين بايد بينديشد كه چگونه مي تواند با توجه به وضع جديد، خواسته هاي مدني كمپين را به لايه هاي عمومي تر جامعه اعم از زن و مرد ببرد.

بايد توجه داشت كه بين روشنفكران و تحصيل كردگان فرق وجود دارد. كمپين جرياني روشن فكريست. مانند همه جريانهاي ايراني. اما جنبش سبز توانسته تحصيل كردگان را جذب نمايد. كمپين بايد به اين تحصيل كردگان و افراد شاغل و كارمند بينش مدني حقوق زن بدهد. اگر اين اقدام عملي شود، هم عدالت حقوقي زنان نهادينه مي شود و هم اين عدالت حقوقي به نهادينه شدن دموكراسي ياري مي رساند. چون نمي‌توان با حذف يا درجه دوم قرار دادن نيمي از جامعه، دموكراسي نهادينه شده اي داشت. بايد ديد كه از ميدان گسترده شده مخاطب در شرايط فعلي نهادهاي مدني اعم از زنان، اقوام و اصناف مي توانند قدرت خود را نهادينه كنند يا خير؟ چون بدون نهادينه شدن اين جنبشها و فعاليتها،‌ دموكراسي حاكم نمي شود.

در مورد راهكارهاي عملي مي توانيم در فرصت جداگانه اي با يكديگر گفتگو كنيم.

متشكرم تقي رحماني

از سایت تغییر برای برابری

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر

هاردا مسلمان گورورم قورخورام

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی