مینا احدی
اين روزها بحث در مورد محاكمه سران جمهوري اسلامي ايران٬ به جرم جنايت عليهبشريت بسيار رايج است. چندين بيانيه و طومار اعتراضي در حال گردش است و همگان از ضرورت محاكمه احمدي نژاد و خامنه ايديگر سران حكومت اسلامي حرف ميزنند . سوال اينست كه امكان اجراي اين خواست تا چه حد فراهم است و در اين ميان ازمتخصصين اين امر سوال ميشود. و پاسخ بسياري از آنها در چهارچوب تبصره ها و بندهايي است كه در مورد محاكمه سران جنايتكارحكومتها نوشته شده است. اين متخصصين ميگويند٬ در چهارچوب بندها و تبصره ها سخت است سران حكومت اسلامي را به پاي ميزمحاكمه كشاند! و
پاسخ من به اين سوال اينست: محاكمه سران حكومت اسلامي و بسياري از اين محاكمه ها تابعي از سياست است. سياست هم به معناي مماشات دولتها و ارگانهاي بين المللي با جنايات يكي از فاشيست ترين حكومتهاي قرن و هم به معناي تحت فشار قرار گرفتن و يا نگرفتن اين ارگانها از سوي مردم و نهادهاي مدافع حقوق انساني. امروز نگاهها به ايران و به جنايات غير قابل تصور حكومت اسلامي عليه مردم جلب شده است٬ چرا كه در عرصه سياست در ايران مهمترين اتفاق به وقوع پيوسته است. ميليونها نفر به خيابان آمده و فرياد مرگ بر ديكتاتور و نابودي سيستم ددمنشانه حاكم را ميدهند. وقتي كه مردم ميليوني به خيابان آمده و عليه حكومت مبارزه ميكنند٬ تبصره ها رنگ مي بازند و بندها به نحو ديگر ديده ميشوند. امروز بيش از هميشه به محاكمه سران حكومت اسلامي نزديك شده ايم.
با خيزش عظيم انقلابي كه مردم به آن دست زده اند٬ گوشها باز شده و بسياري به صرافت اين افتاده اند كه بايد سران حكومت اسلامي محاكمه شوند. حتي كسانيكه قبلا با اين حكومت همكاري كرده اند٬ همچون اكبر گنجي از جنايت عليه بشريت حرف ميزنند و خواهان محاكمه سران حكومت البته با تبصره هايي هستند.
نكته اساسي اينست كه صداي اين انقلاب و خيزش عظيم را حتي دادگاههاي بين المللي نيز ميشنوند و به همين دليل شانس اينكه درهاي دادگاه لاهه و يا دادگاههاي بين المللي ديگر باز شود و خامنه اي و احمدي نژاد در وهله اول و سپسدیگر سران حكومت جنايتكار اسلامي٬ همه دست اندركاران اين ماشين عظيم جنايت در طي سي سال اخير در پشت ميز محاكمه قرار بگيرند٬ زياد است. با اين حركت عظيم انقلابي تبصره ها و بندها رنگ مي بازند و نهادهاي بين المللي مجبور ميشوند به اين جنايات عظيم رسيدگي كنند.
در ايران بيش از سي سال است كه حكومت اسلامي ميكشد و اعدام ميكند٬ دست و پا ميبرد و چشم در مي آورد . جمهوري اسلامي ايران در سه دهه اخير ٬هزاران نفر را اعدام كرده٬ صدها نفر را سنگسار كرده٬ چشم در آورده و دست و پا بريده و و اگر اين دنيا انسانی بود٬ اگر نهادهايي همچون سازمان ملل و همه نهادهاي حقوق بشري و حتي عفو بين الملل واقعا به امر حقوق ” بشر” رسيدگي ميكردند٬ سران حكومت اسلامي همان سي سال قبل به جرم اين جنايات وحشتناك بايد دستگير و محاكمه مي شدند. اين امر اتفاق نيفتاد٬ چرا كه دنيا انسانی نيست و چرا كه اين نهادهاي حقوق بشري و يا دادگاههاي بين المللي تابعي از سياست دولتها هستند. دولتها به همه اين فجايع پشت كرده و منافع سياسي و اقتصادي خود را پي ميگيرند و سازمانهاي حقوق بشري نيز گزارشي مي دهند و يا نصيحتي به جانيان ميكنند و ميروند.
من در كنفرانس جهاني حقوق بشر در وين در سال ۱۹۹۳ شركت و سخنراني كردم. همانجا گفتم سران حكومت اسلامي بجرم اعدامهاي گسترده و سنگسار زنان و همجنسگرايان بايد دستگير و محاكمه شوند. در آنجا طبعا دولتها گوششان بدهكار نبود و مقامات درجه يك و دو رژيم نيز دركريدور
آن كنفرانسها پرسه ميزدند و از جمله رو در رويي لفظي من با اعظم طالقاني در آن كنفرانس ٬ در خاطر تعداد زيادي و از جمله خبرنگاران حاضر در جلسه باقي است. ايشان در دفاع از حكومت اسلامي و من در مقابل اين حكومت و يك مدعي عليه حكومت با درخواست محاكمه سران حكومت اسلامي سخنراني كردم.
۱۹۹۵ در كنفرانس پكن همين درخواست از جانب ما مطرح شد. در آن كنفرانس نيز تعداد زيادي از طرفداران و دست اندركاران حكومت حضور داشتند در آن كنفرانس خانمهاي فمينيست اسلامي با چادر و روسري هم حضور داشتند و بر عليه ما مخالفين جمهوري اسلامي داد سخن ميدادند. از امكان رفرم در اسلام و از امكان تفسير بهتر قران و از امكان بهتر شدن اوضاع و اينكه اين حكومت بايد بماند٬ حرف ميزدند. چرا كه تنها در معيت اين حكومت بخش مونث جنبش ملي اسلامي٬ زنان طرفدار اصلاحات حكومتي ميتوانستند از دوچرخه سواري اسلامي و دفاع از حقوق زنان با چادر به دندان گرفتن حرف بزنند و هورا و كف زدن فمينيستهاي غربي و جايزه گرفتن و فمينيست بازي را ادامه دهند. اما در درون جامعه ايران٬ از همان اولين روز حكومت اسلامي٬ ميليونها زن به اين حكومت و همه قوانين و مقررات آن ” نه ” گفتند و اعلام كردند حكومت اسلامي نميخواهند.
ده سال بعد از پكن ٬ در نيويورك و در كنفرانس “پكن بعلاوه ده” ٬ قطعنامه اي را به امضا رسانديم كه در آن سنگسار محكوم شده بود و خواست محاكمه سران حكومت مطرح شده بود. اصلاح طلبان آن موقع در حكومت بودند و زهرا شجاعي در آنجا با چادر سياه آمده بود در تمجيد از خاتمي و اصلاح طلبي حرف ميزد در حاليكه زنان سنگسار ميشدند و طناب ها بر گردن چوانان انداخته ميشد و اعدام ها پا بر جا بود و در يك كلام در بر همان پاشنه ميچرخيد.
من در جلسات متعددي با حضور گروههاي اپوزيسيون جمهوري اسلامي با رياست زنده ياد كامبيز روستا براي محاكمه سران حكومت اسلامي برگزار شد٬ شركت كردم .همه ما خواهان محاكمه
سران حكومت اسلامي بوديم و كامبيز روستا متاسفانه نماند تا ببيند كه اين خواست او امروز از سوي ميليونها نفر فرياد زده ميشود.
در كنفرانس برلين نيز ما رفتيم كه بگوييم اين حكومت اصلاح پذير نيست و نبايد اجازه داد اين ماشين عظيم جنايت را بزك كرده و بعنوان يك حكومت عادي به دنيا بفروشند. ما گفتيم كه جمهوري جنايت اسلامي با خاتمي و يا بدون آن ٬ حكومتي است ضد زن ٬ ضد انسان٬ جنايتكار و قاتل و بايد سران آن همگي محاكمه شوند و گنجي آنزمان در آنسوي خط ٬ فرياد ميزد كه اپوزيسيون جمهوري اسلامي ٬ خشونت طلب است و علت جنايات حكومتي وجود اپوزيسيون سرنگوني طلب است!
سالهاي سال است كه اپوزيسيون سرنگوني طلب و بويژه ما حزب كمونيست كارگري ايران براي كشاندن سران حكومت اسلامي به پاي ميز محاكمه تلاش و مبارزه ميكنيم.آخرين مورد براي اعمال فشار جهت عملي كردن خواست دستگيري اين جانيان وقتي بود كه در ژنو ٬ كنفرانس حقوق بشر بود و كميسيون حقوق بشر سازمان ملل ٬ مرتضوي جلاد را بعنوان سخنران در اين جلسه پذيرفته بود و اين جنايتكار حرفه اي كه همين امروز نيز نقش بسيار مهمي در سركوب مبارزات مردم و دادگاه نمايشي اخير در تهران بازي ميكند٬ قرار بود در مورد حقوق بشر اسلامي سخنراني كند. اينكه كميسيون حقوق بشر سازمان ملل چرا اين كار را كرده بود٬ بماند . ولي ما به محض اطلاع از اين افتضاح سياسي و اين اسكاندال٬ فعاليتهاي خودمان را شروع كرديم. خانواده زهرا كاظمي خبرنگار ايراني- كانادايي كه در زندان اوين جان باخت و مرتضوي در اين جنايت مستقيما نقش داشت٬ نيز فعاليتهايشان را شدت دادند و
دولت كانادا در آخرين لحظات فرمان دستگيري مرتضوي را داد و اين جلاد منفور٬ فرار را بر قرار ترجيح داد و از راه فرودگاه فرانكفورت مخفيانه فرار كرد.
حزب كمونيست كارگري ايران همواره خواهان محاكمه سران حكومت اسلامي بوده و ما در هر كنفرانس و كنگره اي و يا در هر جلسه و ميتينگي كه حضور داشته ايم اينرا مطرح كرده ايم و امروز با پيشرفت مبارزات مردم و با اين انقلاب عظيم٬. خواست محاكمه توده اي تر و سراسري تر شده است.
تا كنون بجز دادگاه ميكونوس و پيگيري پرونده زهرا كاظمي كمتر پرونده جنايت حكومت اسلامي حتي در خارج از مرزهاي ايران٬ بررسي شده و كمتر نهاد بين المللي به اين جنايات رسيدگي كرده است.
امروز نگاهها به سوي لاهه جلب شده و ما مطمئن هستيم كه با پيشرفت مبارزات شما مردم و با عميق تر شدن شكاف در بدنه حكومت در دادگاه لاهه نيمه باز ميشود و با پيشروي در انقلاب مردم٬ مقررات و بندها و تبصره ها کمرنگ میشوند و احمدي نژاد و خامنه اي در وهله اول در ميز محاكمه اين دادگاهها مینشینند.
امروز مردم ايران هستند كه براي محاكمه سران رژيم تعيين تكليف ميكنند و نه تبصره هاي دادگاههاي بين المللي. ما بايد پيش برويم. انقلاب ما براي سرنگوني يك حكومت فاشيست اسلامي و در عين حال نزديك كردن محاكمه سران يكي از فاشيست ترين و جنايتكارترين حكومتهاي قرن نقش درجه اول را بازي ميكند. ما ميتوانيم و بايد اين جنايتكاران را پاي ميز محاكمه بكشانيم .
نظرات