برگی از تاریخ: خیانت آیت الله کاشانی به دکتر محمد مصدق
خیانت آیت الله کاشانی
دکتر محمد مصدق در بیرون ساختمان مجلس
آیت الله کاشانی از جمله کسانی بود که در پی حمایت مردمی از محمد مصدق به صف حامیان او پیوست. حضور او در مناقشه ۳۰ تیر که سرانجام منجر به پیروزی جبهه ملی و صنعت ملی شدن نفت و رسیدن دوباره مصدق به نخست وزیری شد، اوج همکاری روحانیون با دولت مردمی محمد مصدق بود. اما این حمایتها دیری نپایید. تبلیغ شدید علیه وجهه مذهبی مصدق، ترس از رواج فعالیتهای حزب توده و هراس نابودی دودمان تنها حاکم شیعی جهان، روحانیون را از دولت محمد مصدق دور کرد. اختلافها با چند انتصاب دولت مصدق که مورد انتقاد مذهبیها بود، بالا گرفت و سرانجام منتهی به انحلال مجلس هفدهم به وسیله رفراندوم عمومی شد که کاشانی را به سمت مخالفت و دشمنی با دولت مصدق سوق داد. در ماههای آخر عمر دولت محمد مصدق، کاشانی گرچه سکوت کرده بود اما پیدا و پنهان و با حمایت از دسته جات مذهبی، خصوصاً گروه "شعبان بی مخ"، اعلام مکرر در خطر بودن اسلام و تحریک به مقاومت گروههایی که عقله مذهبی داشتند، آشکارا به تضعیف دولت محمد مصدق اهتمام ورزید. درنتیجه کودتاچیان که از این اختلاف بیش ترین استفاده را برده بودند، کار مردمی ترین دولت تاریخ معاصر ایران را یک سره ساختند. پس از موفقیت کودتای ۲۸ مرداد، آیت الله کاشانی به شاهی که با کودتا علیه دولت قانونی کشور خود، به کشور و قدرت بازگشته بود تبریک گفت و او را از جمله کسانی میدانند که در نوشتن پیام تبریک مرجعیت زمان، بروجردی به شاه دخیل بود. در یک اظهارنظر آشکار پس از کودتا نیز کاشانی گفت:
«مصدق شاه را مجبور کرد که ایران را ترک نماید اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد بازگشت. ملت شاه را دوست دارد و رژیم جمهوری مناسب ایران نیست»
دکتر محمد مصدق در بیرون ساختمان مجلس
آیت الله کاشانی از جمله کسانی بود که در پی حمایت مردمی از محمد مصدق به صف حامیان او پیوست. حضور او در مناقشه ۳۰ تیر که سرانجام منجر به پیروزی جبهه ملی و صنعت ملی شدن نفت و رسیدن دوباره مصدق به نخست وزیری شد، اوج همکاری روحانیون با دولت مردمی محمد مصدق بود. اما این حمایتها دیری نپایید. تبلیغ شدید علیه وجهه مذهبی مصدق، ترس از رواج فعالیتهای حزب توده و هراس نابودی دودمان تنها حاکم شیعی جهان، روحانیون را از دولت محمد مصدق دور کرد. اختلافها با چند انتصاب دولت مصدق که مورد انتقاد مذهبیها بود، بالا گرفت و سرانجام منتهی به انحلال مجلس هفدهم به وسیله رفراندوم عمومی شد که کاشانی را به سمت مخالفت و دشمنی با دولت مصدق سوق داد. در ماههای آخر عمر دولت محمد مصدق، کاشانی گرچه سکوت کرده بود اما پیدا و پنهان و با حمایت از دسته جات مذهبی، خصوصاً گروه "شعبان بی مخ"، اعلام مکرر در خطر بودن اسلام و تحریک به مقاومت گروههایی که عقله مذهبی داشتند، آشکارا به تضعیف دولت محمد مصدق اهتمام ورزید. درنتیجه کودتاچیان که از این اختلاف بیش ترین استفاده را برده بودند، کار مردمی ترین دولت تاریخ معاصر ایران را یک سره ساختند. پس از موفقیت کودتای ۲۸ مرداد، آیت الله کاشانی به شاهی که با کودتا علیه دولت قانونی کشور خود، به کشور و قدرت بازگشته بود تبریک گفت و او را از جمله کسانی میدانند که در نوشتن پیام تبریک مرجعیت زمان، بروجردی به شاه دخیل بود. در یک اظهارنظر آشکار پس از کودتا نیز کاشانی گفت:
«مصدق شاه را مجبور کرد که ایران را ترک نماید اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد بازگشت. ملت شاه را دوست دارد و رژیم جمهوری مناسب ایران نیست»
آيت الله سيد ابوالقاسم کاشاني در اعتراض به مصدق در اعلاميه اي به مردم گفته است:
« ملت غيور ايران اکنون 28 ماه است که ايشان زمامدار است و در تمام اين مدت يک قدم مفيد به حال شما که بتواند اسم آن را ببرد بر نداشتند. هر روز وعدههاي بزرگ ميدهد و فردا عذر ميآورد. ساعت به ساعت راه را براي تحکيم ديکتاتوري و حکومت فردي و خود سري هموار ساختهاست. محمد مصدق خوب ميداند اگر با آزادي به رأي ملت رجوع کند 97 درصد مردم عليه او رأي ميدهند . شما هموطنان عزيز ميبينيد که تا امروز چه کسي به نفع اجانب قدم برداشته و آنچه تا امروز کرده مستقيما به مصلحت اجنبي و زيان مملکت بودهاست.»
کاشاني همچنين محمدرضا پهلوي را «مرد تربيت شده، معقول و تحصيل کرده» خوانده و گفته است: «عقيده من اين است که ايران ساليان دراز حساسيت سلطنت دارد و في الحقيقته وجود شاه يک جهت جامعي براي جمع آوري همه طبقات مردم به دور اين مرکز ثابت است.»
کاشاني همچنين پس از کودتا 28 مرداد 1332 در مصاحبهاي گفت: «رياست مجلس در شأن من نبود و من از اين جهت اين مقام را پذيرفتم که جلو فعاليتهايي که مصدق ميخواست شروع کند و يک سال بعد شروع کرد بگيرم.»
« ملت غيور ايران اکنون 28 ماه است که ايشان زمامدار است و در تمام اين مدت يک قدم مفيد به حال شما که بتواند اسم آن را ببرد بر نداشتند. هر روز وعدههاي بزرگ ميدهد و فردا عذر ميآورد. ساعت به ساعت راه را براي تحکيم ديکتاتوري و حکومت فردي و خود سري هموار ساختهاست. محمد مصدق خوب ميداند اگر با آزادي به رأي ملت رجوع کند 97 درصد مردم عليه او رأي ميدهند . شما هموطنان عزيز ميبينيد که تا امروز چه کسي به نفع اجانب قدم برداشته و آنچه تا امروز کرده مستقيما به مصلحت اجنبي و زيان مملکت بودهاست.»
کاشاني همچنين محمدرضا پهلوي را «مرد تربيت شده، معقول و تحصيل کرده» خوانده و گفته است: «عقيده من اين است که ايران ساليان دراز حساسيت سلطنت دارد و في الحقيقته وجود شاه يک جهت جامعي براي جمع آوري همه طبقات مردم به دور اين مرکز ثابت است.»
کاشاني همچنين پس از کودتا 28 مرداد 1332 در مصاحبهاي گفت: «رياست مجلس در شأن من نبود و من از اين جهت اين مقام را پذيرفتم که جلو فعاليتهايي که مصدق ميخواست شروع کند و يک سال بعد شروع کرد بگيرم.»
نظرات