سازمان مجاهدین خلق در تنگنای عراق
سازمان مجاهدین خلق در تنگنای عراق
• از فحوای رفتاری رهبری مجاهدین چنین بر می آید که آنان برای ماندگار شدن مجاهدین، حتی بدون سلاح، در عراق حاضرند هزینه های زیادی هم پرداخت کنند. سوآل اینجاست که چه اصراری به ماندگار شدن در عراق وجود دارد و این ماندگاری، در صورتیکه سازمان خلع سلاح شده و از نظر نظامی زمین گیر شده است، چه حاصلی برای سازمان مجاهدین خلق دارد؟ ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
آدينه ۹ مرداد ۱٣٨٨ - ٣۱ ژوئيه ۲۰۰۹
حوادث بعد از انتخابات و اعتراضات عمومی در ایران و بویژه تهران، سازمان مجاهدین خلق را که معمولاً تضادهای درونی جناههای رژیم را بیش از یک بازی سیاسی در سیاه کردن حرکت انقلابی مردم به حساب نمی آورد، به تغییر موضع قابل توجهی کشانده است. مسعود رجوی طی یک بیانیه ایی ضمن تجلیل از حرکتهای اعتراضی مردم، سران رژیم را نسبت به حفظ جان و امنیت میرحسین موسوی هشدار داده است. وی طی یک نامه به مجلس خبرگان رژیم به آنان پیشنهاد می کند که علی خامنه ایی را عذل و فعلاً حسینعلی منتظری را به آن سمت بگمارند. مواضع اخیر مسعود رجوی، مجاهدین خلق را از مرز حمایت از حرکت اعتراضی در ایران گذرانده و آنان را به مرز معاملات و معادلات درون رژیمی کشانده است. این مواضع در واقع مسعود رجوی را بی قید و شرط و مستقیماً در کنار میرحسین موسوی قرار داده است. چند و چون مواضع اخیر مسعود رجوی و برآیند تاثیر آن در درون مجاهدین و شرایط کنونی در ایران را بایستی به بررسی کشید.
اما خبر حمله نیروهای انتظامی و نظامی عراق به پایگاه اشرف که اینک به محل زندگی اعضای سازمان مجاهدین خلق تبدیل شده است و اشغال آن پایگاه با توسل به خشونت غیر متعارف که منجر به کشته شدن اعضای آن سازمان و زخمی شدن صدها تن و دستگیری دهها نفر شده است، اذهان عمومی را در شرایط کنونی به خود مشغول داشته است.
موضع حیرت انگیز دیگر، چند روز قبل، از سوی مریم رجوی اعلام شده است؛ "به گزارش بی بی سی بر اساس بیانیه خانم رجوی، چنانچه حکومت ایران در "نامه ای رسمی" خطاب به [سازمان] ملل متحد، صلیب سرخ بین المللی و دولت های آمریکا و عراق، متعهد شود که اعضای سازمان مجاهدین خلق در صورت بازگشت به ایران "از دستگیری و تعقیب و شکنجه و اعدام و هرگونه پیگرد و پرونده سازی قضایی مصون هستند و از آزادی بیان برخوردارند"، ساکنان اردوگاه اشرف به ایران بازخواهند گشت." (اخبار روز)
برای من در هر صورت این موضع خانم مریم رجوی قابل هضم نیست چرا که؛
۱. مگر رژیم حاکم بر ایران چنان ماهیتی دارد که بتوان به تضمین های آن اعتماد و یا باور داشت، که خانم مریم رجوی به چنان اظهار نظری تمسک جسته اند؟
۲. در صورت ارائه چنین تضمین هایی از سوی رژیم آیا واقعاً سازمان مجاهدین خلق حاضر به تحویل اعضای خود به ایران است؟ اگر پاسخ منفی است، طرح چنین مواضعی برای کدامین منظور اتخاذ می شود؟
٣. آیا اتخاذ چنین موضعی در قبال رژیم، که گویا در صورت ارائه تضمین از سوی آن به ارگانهای بین المللی، میتوان به آن اعتماد کرد، پراکندن شبهه در خصوص ماهیت رژیم حاکم نیست؟
ابهامات در خصوص مواضع اخیر مجاهدین در قبال حوادث ایران و بویژه تحویل اعضای آن سازمان به ایران در صورت دادن تضمین های لازم از سوی آن رژیم به ارگانهای بین المللی همچنان ادامه دارد.
اما شدت عمل نیروهای انتظامی و نظامی عراق علیه اعضای مجاهدین و اشغال پایگاه اشرف نگاه از مسائل جاری را به یک تراژدی انسانی جلب می کند و بررسی عمیق تر تاکتیک و استراتژی سازمان مجاهدین خلق را به فرصت دیگر موکول می کند.
با اندکی دقت به شدت عمل نیروهای عراقی علیه مجاهدین که برای اخراج مجاهدین از آن کشور انجام میگیرد را میتوان چنین برآورد کرد؛
* اخراج مجاهدین خلق از عراق، یکی از الویتهای رژیم حاکم بر ایران بوده است. لذا معامله و معادله فعالیتهای رژیم ایران در اخراج مجاهدین را بایستی به مثابه فاکتور اصلی در شدت عمل رژیم عراق نسبت به مجاهدین دانست.
* از موضع رژیم عراق، و به ویژه ساختار مذهب گرا و شیعه گرای حاکمیت عراق و سوابق نزدیکی اغلب سران سیاسی عراق به رژیم ایران، حضور مجاهدین به مثابه یکی از موانع اصلی نرمال کردن مناسبات میان عراق و ایران است.
* در این معامله چراغ سبز آمریکا و یا حداقل بی تفاوتی آن کشور در قبال برخورد عراق با مجاهدین را نمی توان و نباید نادیده گرفت.
* ضرر و زیان بروز تراژدی هایی از این نوع خود به خود به افول خبرهای مربوط به ایران را سبب شده و اذهان عمومی را به مسائل فرعی تر مشغول می دارد.
آخرین پرسشی که ذهن مرا به خود مشغول میدارد اینست که؛ چرا رهبری مجاهدین در طول سالها گذشته که برای چندین بار از آنان خواسته شده بود عراق را ترک کنند ، توجهی به این معضل نکرده است؟ از فحوای رفتاری رهبری مجاهدین چنین بر می آید که آنان برای ماندگار شدن مجاهدین، حتی بدون سلاح، در عراق حاضرند هزینه های زیادی هم پرداخت کنند. سوآل اینجاست که چه اصراری به ماندگار شدن در عراق وجود دارد و این ماندگاری، در صورتیکه سازمان خلع سلاح شده و از نظر نظامی زمین گیر شده است، چه حاصلی برای سازمان مجاهدین خلق دارد؟
نظرات