هاردا مسلمان گورورم قورخورام


یازان: صابیر

قورخورام!...

پا-يى پيياده دوشوره م چؤللره،
خارموغيلان گؤروره م، قورخمورام.


سئير ائديره م برر و بييابانلارى،
غولبييابان گؤروره م، قورخمورام.


گاه اولورام بحرده زؤورق نيشين،
دالغالى طوفان گؤروره م، قورخمورام.


گه چيخيرام ساحيله هر ياندا مين،
وحشى-يى غورران گؤروره م، قورخمورام.


گاه شفق تك دوشوره م داغلارا،
يانقيلى وولقان گؤروره م، قورخمورام.


گاه انيره م سايه تك اورمانلارا،
ييرتيجى حئيوان گؤروره م، قورخمورام.


اوز قويورام گاه نئييستان
لارا،
بير سورو آسلان گؤروره م، قورخمورام.


مقبره ليكده ائديره م گه مكان،
قبريده خورتان گؤروره م، قورخمورام.


منزيل اولور گه منه ويرانه لر،
جين گؤروروه م، جان گؤروره م، قورخمورام.


خاريجى مولكونده ده حتتا گزيب،
چوخ توحه ف اينسان گؤروره م، قورخمورام.


بو كوره-يى عرضده من موختصر،
موختليف الوان گؤروره م، قورخمورام.


لئيك بو قورخمازليق ايله دوغروسو،
آى داداش! واللاهى، بيللاهى، تيللاهى؛
هاردا موسلمان گؤروره م، قورخورام!
قورخورامقورخورامقورخورام!.....


بیسبب قورخمورام، وجهی وار
نئيله ييم آخير، بو پوخ اولموشلارين،
فيكرينى قان قان گؤروره م، قورخورام!.
قورخورامقورخورامقورخورام!.....

١٨٩٥




هر جا مسملمان میبینم می ترسم!

پای پیاده روانه ی بیابان می شوم،
خار مغیلان می بینم، نمی ترسم.


بر و بیابان را سیر می کنم،
غول بیابان می بینم، نمی ترسم.


گاهی در دریا کشتی نشین می شوم،
توفان موج انگیز می بینم، نمی ترسم.


گاه
در سواحل هزاران
حیوان وحشی غوطه ور می بینم ، نمی ترسم.

گاه چون شفق به کوه ها می نشینم،
آتشفشان سوزان می بینم، نمی ترسم


گاه چو سایه بر جنگل ها فرود می آیم،
حیوان درنده می بینم ، نمی ترسم.

گاهی به نیستان روی می گذارم،
یک گله شیر می بینم، نمی ترسم.


گاه در قبرستان ها خانه می کنم،
در قبر لولو می بینم، نمی ترسم.


گاهی در ویرانه ها منزل می گیرم،
جن و
انس می بینم، نمی ترسم.

در ممالک خارج هم که میگردم

انسانهای تحفه میبینم اما نمیترسم


در این کره ی ارض من، مختصر،
هر جور چیزی می بینم و نمی ترسم


اما با این نترسی، راستی راستی،
ای داداش، والاه ، بلاه، بخدا
هرجا مسلمان می بینم ، می ترسم!...

میترسم! میترسم! میترسم!


بی سبب نمی ترسم ، دلیل دارد،
چه کنم آخر، در فکرگه شده اینها
خون وخونریزی می بینم، می ترسم!
می ترسم، می ترسم، می ترسم!


1895

نظرات

Unknown گفت…
رئیس جمهوره قلّابی ما آقای احمدی نجس عجب آدم بی‌حیا و بی‌شرمی هست بعد از اینهمه قتل و آدم کشی‌تازه می‌خواد بره سازمان ملل بگه چطور باید قتل عام کرد و رئیس جمهور هم شد. آقای احمدی نجس و پدر نجسترش آیت الله دشمن اسلامی یک روز جواب این جنایاتشون را خواهند داد حالا هرچقدر برند سازمان ملل عر و تیز کنند. مارو باش هزار‌ها سال تمدن را دادیم دست یک خر ، آقای احمدی خره و یک خر رون، آیت الله دشمن اسلامی. می‌خواد بره اونجا بگه در ایران همجنس باز نیست ولی‌نمیگه کون بچها و طلاب گذاشتند همجنس بازی به حساب نمیآید.اول میکننمون بعد میکشنمون، بد از حقوق بشر و حقوق مردم حرف میزنند. ما دیگه چه ملت خره بدبختی هستیم که اینها شدند حاکممون. لا اِلهَ اِلَّا اللّه
«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم»

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر