بحث عدم کفایت احمدی نژاد، ترفندی نو!
آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت
قنبری: حکم عم کفایت و برکناری احمدی نژاد به نفع همه استبارگزاري شده توسط مدیر سایتدوشنبه, 05 مرداد 1388 21:47سحام نیوز/سرویس سیاسی/سعیده ساعدی/ نماینده مجلس هشتم در گفتگو با خبرنگار ما گفت: حکم عدم کفایت و برکناری احمدی نژاد به دلیل عدم تمکین از مقام معظم رهبری، بی توجهی به قانون اساسی و ارکان نظام و پیشبرد منافع شخصی به جای منافع ملی، به نفع نظام و ملت است.داریوش قنبری افزود: احمدی نژاد با ایستادگی در برابر رهبری، تاخیر در حکم ایستادن و مجازات و اخراج وزرایی که از دستور معظم له تبعیت کرده اند و لجبازی و پافشاری در نگهداری مشایی در سمت معاون اولی دولت بیانگر عدم تمکین وی از ولایت فقیه است.این فعال سیاسی با اشاره به اینکه بحث عدم کفایت سیاسی ایشان در مجلس بررسی می شود ، اظهار داشت: در هیچ کدام از دولتهای جهان سابقه ندارد، رئیس جمهور چند روز مانده به پایان عمر دولت وزرای خود را تغییر دهد که اینگونه اقدامات احمدی نژاد از اهمیت منافع شخصی و حس لجبازی وی است.نماینده مجلس هشتم با تاکید بر اینکه برکناری احمدی نژاد به دلیل رویدادهای اخیر و اختلافات بوجود آمده به نفع همه است، تصریح کرد: اگر مجلس شورای نگهبان یا هر دستگاه دیگر ذی ربط دیگر ملاحظه کاری کند، مشخص نیست در 4 سال آینده، چه اقدامات نسنجیده ای از سوی ایشان رخ خواهد داد.قنبری افزود: احمدی نژاد در طول عمر عملکرد خود به خصوص در یک ماه اخیر خود نشان داد که اهل مشورت با دیگران نیست که همین امر موجب گله مندی و ناراحتی حامیان و مدافعین و جناح های متصل و از دست دادن نزدیکان و حامیان ایشان می شود.
تیغونک
زمزمۀ درخواست حکم عدم کفایت آقای احمدی نژاد، همان شخصی که هالۀ معروف نوریش، چشم رهبران جهان را بمدت 27 دقیقه خیره کرد و نگذاشت مژه بر هم زنند، همان کسی که نمایندگان ذهنی اش با یک باطریِ یک و نیم ولتیِ ناقابل و یک لامپ و 50 سانت وایری که از بفالیِ سرکوچه خریداری شده بود، انرژی هسته ای را در زیر زمین خانه اشان تولید کردند، همان کسی که جهان را مدیریت کرد و کشور بقیة الله ارواحنا له الفدا را در همۀ عرصه ها بر سکوی اول نشاند، همان کسی که حتا رهبر عظیم الشان انقلاب او را فردی متدین، صادق و نزدیک به افکار و اندیشه های خود دانست و از همین زاویه بر آرای میلیون ها تن خط بطلان کشید، همان کسی که دیدگاه و اندیشه اش چنان گسترده و فراخناک است که فرزندان حافظ آسمانی و بایزیدی که حاضر نبود با خدا پالوده بخورد، و مولانا، مولای جهان و کورش بزرگ و ستارخان آزادی ستان را خس و خاشاک پنداشت، چگونه در دستگاه گوارشیِ اذهان پوسیده قابل هضم خواهد بود؟؟!!!
باید بحضور انورتان عرض کنم که استدلال مطرح شده در جهتِ ارائه طرح عدم کفایت آقای نور چشمی بسیار ضعیف و در عین حال غلط است! می پرسید چرا؟ الان عرض می کنم:
1. عدم تمکین از رهبری و فرمان جهان مطاع معظم له!
خود را گول نزنید. نزدیک به یک سال پیش ، مسئله و معضلۀ آقای اسفندیار رحیم مشایی پیش آمد و آن جناب جهان مطاع، با تو دهنی محکمی، درست شبیه تیر دوشاخۀ رستمِ جهان پهلوان، پوزۀ حاج اسفندیار را خرد کرد و گفت: نخیر قوم یهود از بچۀ شیر خواره اش گرفته تا پیر زن مثلا 100 ساله اش اهود بارک و ناتانیاهو نام دارند و باید نابود شوند! برای خواجۀ ما که این بار برحسب اتفاق حاج محمود نام داشت، باید همین یک حرف و توپ و تشرِ مقام معظم، کافی می بود تا لاشۀ اسفندیار را بر گردۀ اسبی برهنه و بی زین انداخته و به پدرِ دو دوزه بازش ، گرشاسب، تحویل می داد! اما، دیدیم که توپ وتشر آن جناب باد هوا شد و بی اثر از کنار آقا محمودِ ما گذشت!
2. بی توجهی به قانون اساسی و ارکان نظام!
برادران این بی لطفی را دیگر نفرمایید! کدامیک از شمایان اصولا قانون را می شناحته و بدان عمل می کنید که آقای رئیس جمهور برگزیدۀ رهبر بشناسد. مگر خود رهبر قانونی برسر کار آمد که در این میان از ملیجکش چشمداشتِ اجرای قانون را خواستار باشیم؟ برای روشن شدن قضایا برای خود شما که از همه مطلع تر هستید، امروز، همین امروز از آقای رفسنجانی بپرسید که ماجرا چه بود؟ می گویید نه به نامۀ اعتراضی آیت الله دستغیب به مجلس خبرگان که همین هفتۀ پیش منتشر شد نگاهی بیندازید تا نیش معنی دار این مقام معتبر مذهبی به آقای رفسنجانی و ترفند روی کار آوردنِ این ولیِ فقیه را حس کنید. متلک زیبایی است که به چند بار خواندنش می ارزد.
و اما قانونِ اساسی و اصلِ اصیلش یعنی ولایت فقیه و ولایت امر.
آنچه مسلم است دست کم ارائه دهنده اصلی اش، آیت الله منتظری هم بارها و بارها گفته است که آنچه از این اصل مستفاد شده آن چیزی نیست که مد نظر تصویب کنندگانش بوده. و همین امروز در نامه ای خطاب به آقایان کروبی، موسوی و خاتمی می گوید: کشور بدست یک عده افراد نامتعادل و اسیر توهمات اداره می شود! شما بهتر از هر کس می دانید که امروز کشور بدست چه کسی اداره می شود. اگر نمی دانید همین الآن و فل الحال چند آدرس دقیق را بحضورِ مبارکتان ارائه می دهم. کشور بدست کسی -و نه کسانی- اداره می شود که یک تنه آرای اکثریت جامعه را مصادره کرده و حکم می کند که الا بلا همین یک محمود و لاغیر! آدرسِ دیگر؟ همان کسی که لایحۀ مطبوعات را که مجلس 270 نفریِ بلانسبت نمایندگانِ ملت، در حالِ تدوینش بود، با یک تشر از دور خارج و بزباله دانیِ تاریخِ تاکنونی انداخت. حال اگر در این میانه حافظۀ شما قد نداد از آقای کروبی بپرسید.! خوب، حالا که دریافتید منظور جناب منتظری از یک عده افراد نامتعادل و اسیر توهمات یک نفر بیش نیست، بگردید و پرتقال فروش را بیابید.
3. بی توجهی به ارکان نظام
این را هم که خود بهتر از هر کسی از موارد اتفاقیه آگاهید. نخواهید که باز هم آدرس هایی برایتان ردیف کنم که چقدر و چند بار، رئیس جمهورِ سوگلیِ رهبر، خود همین مثلا مجلس شما را دور زد و بی اعتنا از کنارتان گذشت.
4. پیشبرد منافع شخصی!
شما لال بودید و کر و کور که بعنوان نمایندگان مردم ندیدید، آقای رئیس جمهور آن یک میلیارد دلار را ماست مالی کرد؟ پرونده شهرداریِ تهرانش را بررسی نکردید؟ چک های پنج میلیونی رشوه در ماجرای کردان؟ سیب زمینی مجانی و پخش سهام عدالت در شبِ انتخابات، استفاده فراگیر از امکانات دولتی از جمله صدا وسیمای میلیِ ضرغامی و شرکا و هیلی کوپتر و هواپیمای بیت المال و...
می بینید، تمام موارد اتهامی به رئیس جمهور محبوب رهبری و بت قابلِ پرستشِ شارع «تئوری معجزه هزارۀ سوم» پیش از این ها و در دورۀ پیش هم جاری و ساری بود! حال چه شد که بیکباره بیاد آن ها افتاده و زمزمۀ طرح عدم کفایتش را سردادید؟
البته زیاد پیچیده نیست که تماشاگران خیمه شب بازی های شما براحتی کنه ذهنتان را کاویده و برگ اندیشۀ تان را بخوانده و رو کنند.
پس گوش کنید:
با برآیند و خیزش میلیونی مردم حنای رهبری رنگ باخت. ایشان فکر می کردند که همانند سابق با یک شو جمارانی و توپ وتشر، ملت برافروخته را سرجای نشانده و ملیجک را همانند طاووس علیین شده در ویترین خواهد نشاند. اما این بار مردم پا پس نگذاشتند. حتا آقای کروبی هم نخوابید! آقای موسوی هم که «انتظار چنین حضور یک پارچه ای را نداشت»! بدنبال خود کشید. طرح های آقا مصباح یزدی، مدیریت رئیس کل ستاد و برادران جان برکف لباس شخصی و لباس غیر شخصی و سپاه و بسیج موتور سوار و مسلسل بدست و سفاک و جائر و جابر و.... همِ که همۀ ترفندها و آموخته هایشان را از هر گونه اش، از تکه پاره کردن جوانان تا تجاوز به دختران و پسران و بتونه کردن جنازه های قربانیان تا سوزاندن اجساد و.... بکار بردند تا دهان حق گوی مردم را ببندند. اما نشد. هر روز این موجِ خروشان خروشانتر از پیش پای به میدان گذاشت تا چشم و گوش رهبر، ملیجکِ رهبر، امام جمعۀ رهبر، رئیس کل ستاد رهبر، ولیعهد رهبر، نمایندگان شورای نگهبان رهبر و شما نمایندگان مجلسِ شورای اسلامیِ رهبر را از خس و خاشاک پر کنند. که کردند.
حالا این دستگاه مخوف عنکبوتی که شما هم بخشی از آن هستید، بدرستی و براستی احساس خطر کرده است و دریافته است که «این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست»!
پس بدنبال یافتن راه چاره افتاده اید. و پس از شور و مشورت بسیار به این نتیجه رسیده اید که برای نجات تیرک میانیِ خیمه، یعنی ولیِ فقیه، یک نفر را قربانی کنید. اما....
اما ملت پیش و بیش از هر کسی می اند که بازی موش و گربۀ مشایی و آقا محمود و جناب رهبر و سپس حرکات بظاهر عجیب و بقول عرب ها «مش معقول» رئیس جمهورِ تا دیروز مکتبی و صادق و اسوۀ امام راحل، و امروز متمرد و نافرمان، تنها برای خاک پاشیدن بر چشم ناظران ساده اندیش است. قربانی کردنِ آقای محمود احمدی نژاد که با رای بیست و چهار میلیونی ولیِ فقیه شرف انتصاب یافته است، شاید کم هزینه ترین و بی خطرترین و می توان حدس زد که تنها راه نجات مقام معظم رهبری بشمار آورده اید.
طرح بحث عدم کفایت در شوِ شورای اسلامی، صرفا برای حفظ اعتبار رهبری است؛ تا با این تیر و ترفند دو نشانه را زده باشید. الف: با تجدید انتخابات و یا با تنفیذ بلاواسطۀ ریاست جمهوریِ آقای موسوی، از این بحران خطیر بگذرید. ب: باز آفرینیِ اعتبار رهبری؛ که با عمل خلاف قانونش، یعنی اعلام شابزدۀ پیروزیِ احمدی نژاد، پیش از گزارش دستگاه برگزارکنندۀ انتصابات و سپس ایستادن ناشیانه بر اشتباه فاحشش،و فرمان کشت و کشتار و ایجاد فضای رعب و وحشت، خود را بیش از پیش بی اعتبار کرده است!
باور کنید این پایان ماجرا نیست. ملت در طی ماه های اخیر سرافراز و توانمند، افق های گسترده ی دیدش را بنمایش گذاشت. دیگر قطار بی خبری و بی اعتناعی به سرنوشت از سرزمین جان های بیدار این مردم گذشته است و عزم را جزم کرده است تا سرنوشت خویش را خود بدست گیرد. پس عزل آقای دکتر محمود احمدی نژاد دردهایتان را درمان نکرده و آب رفته بجوی باز نخواهد گرداند!
نظرات