سنبه ی پر زورِ مردم
سنبه ی پر زور مردم
سنبه گر پر زور گردد شیخنا جا می زند
در پیِ سوراخِ موشی سر به هر جا میزند
از سریرِ عرشِ اعلا می خزد تا زیر فرش
پشتِ پا بر دنبه ی آخوند و ملا میزند
یا رود در چاله ای همسانِ صدام لئیم
یا چو روباهی گریزان سر بصحرا میزند
میکند عمامه اش را میتراشد ریش و پشم
طفلکی در جمع آدم خویش را جا میزند
خلق چون برخیزد و آهنگِ سالاری کند
مُهرِ خود بر تارکِ امروز و فردا میزند
سنبه ی امروز رستاخیز و شورِ توده هاست
گر چه این روباهِ نادان راهِ حاشا میزند
گر بکوبد خلق محکم کله ی این اژدها
مار و کژدم در رود، افعی به مأوا میزند
رقص می باید کنون ملا به سازِ مردمان
قر بیا! این بار چون آهنگِ چا چا میزند
گر فرو افتد ز بامِ کِرّ و فرّش این ولی
هر ولی ی دیگری هم بی گمان جا میزند
نیمهی دوم خرداد1388
سنبه گر پر زور گردد شیخنا جا می زند
در پیِ سوراخِ موشی سر به هر جا میزند
از سریرِ عرشِ اعلا می خزد تا زیر فرش
پشتِ پا بر دنبه ی آخوند و ملا میزند
یا رود در چاله ای همسانِ صدام لئیم
یا چو روباهی گریزان سر بصحرا میزند
میکند عمامه اش را میتراشد ریش و پشم
طفلکی در جمع آدم خویش را جا میزند
خلق چون برخیزد و آهنگِ سالاری کند
مُهرِ خود بر تارکِ امروز و فردا میزند
سنبه ی امروز رستاخیز و شورِ توده هاست
گر چه این روباهِ نادان راهِ حاشا میزند
گر بکوبد خلق محکم کله ی این اژدها
مار و کژدم در رود، افعی به مأوا میزند
رقص می باید کنون ملا به سازِ مردمان
قر بیا! این بار چون آهنگِ چا چا میزند
گر فرو افتد ز بامِ کِرّ و فرّش این ولی
هر ولی ی دیگری هم بی گمان جا میزند
نیمهی دوم خرداد1388
نظرات