نامۀ دوم سرلشگر حسین فیروزآبادی به امامِ عصر (عج)


بسم الله الرحمن الرحیم

ان تشا و من تشا

او تشا و ما تشا

کی تشا و کو تشا

و اما بعد

پاسخ شما به نامۀ سرگشادۀ من، موجِ نیرومندی از ناامیدی و حرمان در تمامی ارکان وجودِ نسبتا درشتِ اینجانب ایجاد کرد.

ناامیدی از این که شما نشان دادید که برخلاف برادر حسین شریعتمدار و آیت الله العظما اندر عظما (یعنی آیت الله العظما بتوانِ 2) مصباح یزدی، بر واقعیات اشراف ندارید؛ و حرمان از این که چرا از اول هم بر روی امدادهای غیبی شما نسنجیده حساب باز کردیم!

شکِ شما بر عهدنامه منعقده فی مابین اینجانب و الله در روز الست، نشانگر این است که شما نیز همانند امتِ (قبلا) شهید پرور و امروز«خس و خاشاک» ، به ما اطمینان نداشته و به سندگرایی روی آورده اید.

شما نیز همانند «خس و خاشاک» امروزین(یا همان امت قبلا شهید پرور) که از برادر علی کردان، وزیر کشورِ برگزیده ی جناب رئیس جمهورِ مکتبی و نورِ چشمِ ولی امر مومنان جهان، «ورق پاره»ی دکترا می خواستند، از من که رئیسِ کل ستاد نیروهای کودتا (ببخشید، منظور مسلح) جمهوریِ اسلامی هستم، سند می خواهید!

هر کس و همه کس می داند، که این ورق پاره ها را می توان به آسانی و با اندکی سر کیسه شل کردن، از راه های گوناگون تهیه کرد. حتی اگر مال خودِ خودِ دانشگاه آکسفورد باشد! می گویید نه! بیایید تا به شما نشان دهم که بیش از نیمی از این نشان دارهای دولتِ فخیمه اسلامی ما نانِ این ورق پاره های «آکسفوردی» می خورند و هیچ اتفاقی هم نمی افتد.!

از طرفِ دیگر، شک و تردید شما بر من همانا شک و تردید شما به رهبر عظیم الشان انقلاب، حضرت آیت الفعلاعظما و بعدا الفوق العظما آقا علی خامنه ای است که بگفته و اعترافِ بزرگان دین از جمله آقایان، آیت الله احمد خاتمی و آیت الله آشیخ محمد یزدی، حکم و اراده شان از خدا نشات گرفته و همسنگ و همچندِ باریتعالی است.

از آن گذشته شما با طرح این که توده ها حق دارند و باید راه آینده شان را خود انتخاب کرده و فعلا منتظرِ آمدنِ شما نمانند، (در پاسخ نامۀ اول من)، باعثِ اغتشاش شده و توفانِ «خس و خاشاک» را در روز 26 تیرماه در خیابان های تهران راه انداختید! آن هم در چه روزی! روز نماز جمعه عبادی و برای ما بسیار سیاسی که محلِ مغز شویی و کیسه کشی ذهنی امت همیشه در صحنه، که اگر چه اقلیتِ عددیِ کوچکی را تشکیل می دهند، اما از لحاظ کیفی در اکثریت مطلقِ 63 درصدی بوده و قلیلی از آن ها بنا به وظیفه و مناسبت به انواع و اقسامِ آلاتِ حرب گرم و سرد مسلح شده و مسائل و منافع ما را تا پای جانِ دیگران، پاس می دارند!

همین جا اعلام می دارم که مطمئن باشید که، این تحریکات شما و پیامد های دردسر برانگیز آن برای ما، از جانب جمهوریِ اسلامی بی پاسخ نمانده و در آینده و در مکان و زمان مناسب بگونه ای که خود صلاح می دانیم تکِ شما را پاتک خواهیم کرد! چرا که طبق آیۀ شریفۀ آقا مصباحِ یزدی: الذین تکتو با تکتو.... یعنی این که همانا هر حمله ای را باید با ضد حمله ای شدیدتر پاسخ داد!

م نیز به آگاهیِ شما برسانم که ما در این راه تنها نبوده و از پشتیبانی دول دوست و برادرِ بی شماری از جمله چین و روسیه برخورداربوده و هستیم. بویژه برادر ولادیمیر پوتین، ولی مطلقۀ فقیه بلاد روسیه! که از هر حیث هوای ما را داشته و از هوا و زمین بیاری ما می آید. وما انزلَ یریدون عونَ للفضا و مِن ارضِ لجانب الشمال من البوتین و اخوانیاتن. یعنی همانا اراده کردیم تا فرو فرستیم کمک های لازم را از سوی شمال از راه هوا و زمین مع پوتین و دیگر برادران!

گفتۀ بالا این پیام را نیز باید برای شما داشته باشد که چنانچه لازم بدانیم، ولی امر مسلمین جهان، حضرت آیت الله العظما خامنه ای که زبانم لال پس از ارتحال، «ره» دوم خواهند شد، دست و آستین بالا زده و امام زمان تعیین خواهند کرد. همانگونه که «ره» اول، خود دولت تعیین کردند و رفتند. البته بد نیست که به اطلاع شما و خس و خشاک برسانم که آقا ولی امر مسلمین جهان خامنه ای دامه افاضاته به کوریِ چشمِ دشمنان، جدیدا لاک پشتی را ابتیاع فرموده و در خانه نگهداری می کنند و فرموده اند که می خواهم بدانم این راست است که لاکپشت 500 سال عمر می کند یا نه!

کاندیدای این مقام ( یعنی مقام مهدویت و ولایت عصر) هم از چهار سال پیش تعیین شده و اتفاقا امتحان خویش را بدرستی پس داده اند. ماجرای هالۀ نور معروف ایشان در سازمان ملل که چشم جهانیان راخیره کرد و آنان را واداشت که بمدت 20 دقیقه مژه بر هم نزنند، را حتما شنیده اید؟ تازه آن یک چشمه اش بود. آن هالۀ نور معروف هم فرآورده ی تولیدیِ همان دخترک 16 ساله ای است که در زیر زمینِ خانه شان موفق به تولید انرژی هسته ای شده بود. حالا فکرش را بکنید، «فیض روح القدس ار باز مدد فرماید» چه شود! مدیریت جهان و ربودنِ گوی سبقت از شرکت کنندگان در مسارعۀ جهانی در امر پیشرفت که دیگر نگو و نپرس! ما دیگر نه ترمزی داریم و نه دنده پنجی و نه دنده عقبی!

در این راستا بخوبی می شود بر روی امدادهای غیبی دوستان بویژه البوتین یا بقول قوم مجوس ، پوتین، مقام ولایت فقیهِ روسیه حساب باز کرد. آنجاست که دیگر شعر شاعر مجوس فردوسی که از قول سهراب می گفت:


چو رستم پدرباشد و من پسر

بگیتی نماند دگر تاجور


از سوی ملک الشعرای دربار ولایت ما آقا حمید سبزواری چنین پاسخ داده می شود:


چو ایشان پدر باشد و آن پسر

یقینا نماند تنی از بشر!


باید بعرض مبارک برسانم که تمامیِ شرایطِ لازمِ ظهور امام زمان هم ما از مدت ها پیش فراهم کرده ایم. ظلم و ستم که دیگر دارد از در و دیوارمان بالا می رود . با فقر و فاقۀ عمومی که در طول این سی سال در جامعه براه انداخته ایم الحمدالله فحشا، دزدی جنایت و اعتیاد بحد کافی و وافی فراهم شده است؛ دروغگویی و کلاهبرداری و تجاوز بناموس مردم که بحمدالله از وظائف اصلی ارکان دولتِ خدمتگذار گشته و نیاز به بازگویی ندارد. حتی خدا خود شاهد است که هم راشی و هم مرتشی در جمهوری اسلامیِ ما، فت و فراوان است و دیگر هیچ امری از امور مسلمین نیست که بدون رشوه گیری و رشوه دهی آن هم در ملاعام انجام پذیرد. از چک های 5 میلیونی ریاست جمهوری که برای بستن دهان نمایندگان بکار گرفته شده بود، گرفته تا تا بذل و بخشش و ریخت و پاش های بی حد و حسابی که بعناوین مختلف ازجمله خریدن آرای مردم! (البته دزدیدن آرای خس و خاشاک را نباید در این سیاهه گنجانید، چرا که این موضوع از قدیم الایام در ممالکِ محروسه ساری و جاری بوده است.)

بواسیر هم که حضرت آقا محمد باقر مجلسی 300-400 سال پیش در بهار الانوارو جلدِ سیزدهم آن یعنی مهدیِ موعود، از علائم ظهور دانسته بودند امروزه شده است دوغ بهار! این اپیدمی که از مدت ها پیش دامنِ همۀ اطرافیان مقام معظم رهبری را فراگرفته بود حالا وجودِ مبارکِ مقام ایشان را نیز بسختی دریافته است و عجیب این که دیگر بواسیر، امروزه روز با جار و جنجالِ «خس و خاشک» دامنگیرِ همۀ ارکان دولت و اکثریت مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیصِ مصلحت و تقریبا کلِ خبرگان گشته و دادشان را درآورده است، تا جایی که مرا نیز از مرحمتش بی نصیب نگذاشته برآن داشته است که روزانه چندین بار بر آجر داغ بنشینم!


پس:


ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند.

تا بواسیر فراز آید و کاری بکند!


و ما بتوانیم بدون هیچ دردسری ظهور امام زمانی که برگزیده ی مقام معظم رهبریِ خودمان است را اعلام کنیم.

البته پیش از این در نظر بود که آقا مجتبی ولد محترم رهبر را که از شجرۀ طیبۀ خود آقا هستند و نشان های فراوان و روشنی از ابوی بزرگوار دارند و از آن گذشته از کاریسمای رهبریت بسیار درخوری برخوردار بوده و در مدیریت و مهندسیِ بحران ید طولایی دارند، به این مقام برگزیده شوند. اما آن گروه فاجرِ خس و خاشاک، دست ما را خوانده و با شعار نامربوطِ:


مجتبا بمیری

رهبری را نبینی!


نقشۀ ما را نقش بر آب کردند. این شعار سخیفه دل مهربان مقام ولایت را ناجوانمردانه بدرد آورده و امر فرمودند: بکشید آنان را در هر کجا که هستند همانا پاداش شما در نزد من و الله محفوظ است. بهمین خاطر دیگر هیچ چیز جلودار من و برادران زیرفرماندهی ام که از مومن ترین افراد هستند، نیست تا نام و نشانِ این «خس و خاشاک» را از روی زمین بروبیم


و اول اجسادِ نجس آن ها رادر سردخانه ها جای داده و سپس با گرفتن زهر چشم، وثیقه، حق السکوت و.... از بازماندگانشان، جسد آنان را یا بسوزانیم و یا در بتون گرفته تحویلشان دهیم، تا درس عبرتی باشد برای بدخواهانِ نظامِ و آرامشی برای روز موعود، یعنی روزی که ولایت ملیجک آقا اعلام می شود!.

بهر حال این بود آنچه می بایست از سوی من گفته می شد که گفته شد.


من آن چه شرط بلاغ است «باشما گفتم»

تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال!


اشهد ان خامنه ای ولی الله! با بقیه کار ندارم!

والسلام!

29 تیرماه 1388


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر

هاردا مسلمان گورورم قورخورام