آقازاده
تاریخِ سرایش «آقازاده» به چندین سال پیش برمیگردد. اما بازتابِ دوباره ی این سروده همانا افشای رازهای مگوی حکومتیان و اعوان و انصار دین است از زبان عباس پالیزدار و چوبی که در لانه ی زنبور اولیاالله فرو کرده است!
گفت:
میدانی که آقازاده کیست؟
گفتمش:
آری، جنابِ رهبر است
گفت:
رهبر؟ آن که «آقا» و ولی است
«نورِ چشم» و »آقا زاده» دیگر است
گفتمش:
جانِ برادر گوش دار
واژه را بگذار معنی خوشتر است!
«آقازاده» دزدِ بیت المالِ ماست
گاه نامش سید علی، گه اکبر است
یک زمان قداره بندی قلچماق
روزِ دیگر اندکی خندان تر است
هاشمی یا موسوی یا خاتمی
کوسه و تمساح و گرگ و اژدر است
یاد داری شیخِ شیخان دوش گفت:
اقتصاد و اقتصادی از خر است
شیخ این می گفت تا ما خر شویم
پشتِ پرده لیک چیزِ دیگر است
شاه دزد و شیخ دزد و شحنه دزد
خلق را کهنه قبایی در بر است
بیگمان خود بر سرِ نانِ شماست
زرگری جنگی که در پشتِ در است
ورنه چون «آقا» ی ما فرمان دهد
شحصِ «آقازاده» خود فرمانبر است
طفلکی این خلق در این هیر و ویر
بیکس و بیچاره و بی یاور است
گر بپرسی راهِ چاره؟:
گویمت:
مشتِ ما برهمزنِ این چنبر است
نظرات