امام زمان



یادتان هست سه سال پیش در جایی نوشتم و گفتم که تا زود است و فرصت از دست نرفته طنابی هم به یک جای این یکی ببندید و مهارش کنید که کار دستتان می دهد. کاری که ممکن است دیگر برای جبرانش فرصت چندانی نیابید و بی­این که خود بخواهید کار از کار گذشته و حساب رسی بکارتان بعهده کرام الکاتبین بیفتد!

شوربختانه حرفم را جدی نگرفتید و هیچ طنابی به این یکی نبستید تا کار از کار گذشت!

اگر یادتان باشد، هشدار و راه حل آن روزی ما مسبوق به سابقه­ای بود که از اعمال امام راحل برمی­خاست. ایشان عاشق میکرفن بودند و درافشانی! تا آنجا که حضرت امام قربان نام مبارکش در حضور میکرفن از خود بیخود گشته و عنان از کف مبارک وانهاده و لازم و غیر لازم، مربوط و بی­ربط، بصحرای کربلا می­زدند. حالا نگو و کی بگو!

البته گفتار دوران ساز و تاریخ شکن امام، آسمان و ریسمان کردن و از هرجایی سخنی گفتن بود. اما، نتیجه­اش هر چه بود، حافظ بیچاره و بدبخت ما ناچار شد که از پس سده­های متمادی فریاد برآورد که:

ای مگس عرصه­ی سیمرغ نه جولانگه توست

عرض خود می­بری و زحمت ما می­داری

البته حافظ این بیت را چون خودش از این می­ترسید که مقبره و بارگاهش را روی سرش آوار کنند، صاف فرستاد خدمت آسید حسینعلی منتظری .

این سید ساده­ی ببو هم گول آن رند هفت خط را خورد و یک روز بیت ارسالی­ی خواجه را برای آقا خواند و بر او همان رفت که هنوز هم دارد می­رود.

حالا تا کجا می‌خواهد برود هم خدا می‌داند و بس!

بهر حال امروز هم اگر چه اندکی دیر بنظر می­آید اما شاید چاره­ی کار همین باشد.

بردارید وطنابی هم به این یکی ببندید و الا یقین داشته باشید که فردا خیلی دیر است.

من آن چه شرط بلاغ است با تو می­گویم

تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

آقایان می­دانید من از کجای کار می­ترسم؟

من از آن روزی می­ترسم که این حاج محمود شیفته، بامداد از خواب برخاسته و پس از وضو و شاید هم پیش از وضو و غسلِ احتمالی، رسمن اعلام کند که خود امام زمان است و هیچ مویی لای درز ادعایش هم نمی­رود! باور کنید هیچ بعید نیست! چرا که آن چه خوبان همه دارند این شاه پسر، خود بتنهایی داشته و طاووسی بشدت علیین شده است.

این موضوع آن روزی به مغز این بنده­ی حقیر ِ سراپا تقصیر خطور کرد که با چشمان حیرت زده­ام آن هاله نورانی گرد سر مبارکش دیدم. چه هاله­ای چه هاله­ای!

من خود به چشم ِ خویشتن دیدم هاله­ای که بفهمی نفهمی در ابعاد از عمامه­ی مصباح یزدی و دستارِ سیدی‌ی مقامِ معظمِ رهبری بزرگتر بود. تفاوت دیگرش هم این بود که دستار آقایان مذکور از جنس پارچه و احتمالن ساخت کارخانه­ی نساجی منچستر است اما هاله‌ی حضرت رییس جمهوری از جنس نور بود. البته معاندان می­گفتند که یک جفت دختر و پسر 15/16 ساله که احتمالن خواهر و برادر هم بودند با دو سه متر سیم و لامپ و دو تا باتری قلمی این جنگولک بازی را راه انداخته و این کلاه نورانی را بر سر مبارک محمودآقا گذاشته بودند تا انگشت نمای خاص و عام شود!

بهر حال هاله­ی نورانی­ی ایشان آنهم در صحن سازمان ملل غیر قابل انکار است.

از موضوع بالا که بگذریم ایشان چندین بار تلویحن و اشاره وار مسایلی را مطرح کرده­اند که بوی هویدا کردن اسرار را دارد. مثلن این که جلسه­ی هیات دولت در روز جمعه برگزار می­شود تا آقا امام زمان خودش هم حضور داشته باشند!

و یا یادتان می­آید یکی از دبیران محترم شورای نگهبان، آقای جنتی یا مشکینی، در مقطع انتخابات مجلس هفتم فرمودند که لیست کاندیداهای آینده را خود امام زمان تایید کرده است؟

بیایید کلاهمان را قاضی کنیم. نگویید که کلاه نداریم! چرا که همه­گی کلاه سرمان رفته وداریم!

ببینید حساب دو دوتا چهارتا است. مجلس هفتم مجلس اصول گرا بود و انتخابات پس از آن هم محمودآقا را برسر کارآورد. فکر نمی­کنید بین آن لیست تایید شده­ی امام زمانی و این رییس جمهور هاله داری که کابینه­اش را در حضور امام زمان برگزار می­کند، رابطه­ای تنگاتنگ وجود داشته باشد.

من بر این باورم که این رابطه بی­هیچ برو و برگردی وجود دارد و پیش از این که خود حضرتش اعتراف کند با صدای بلند میگویم که جناب دکتر احمدی نژاد بگو که در قدمِ بعدی خود امامِ زمانی!

این طوری خیال ما و حدود صد میلیون شیعه را راحت می­کنی!

مگر نه این است که چندین بارگفتی که آقا امام زمان حضور دارد و بر جهان مدیریت می­کند. گو این که آقایان از جنس کروبی بر حرفهایت خرده گرفته و گفته است که این حرف ها باعث دلسردی مردم از امام زمان می­شود. چرا که با آمدن امام زمان باید بدی­ها پایان یافته و ظلم از جهان رخت بربندد.

البته معلوم است که کروبی کجایش می­سوزد. توپوزی­ی محکمی که امام زمان یعنی خود تودر زمان انتخابات ریاست جمهوری بر دهن ایشان نواختید باعث این حرف­ها می­شود. اینها از دشمنانند و از شمر ذوالجوشن هم نابکارتر!

این آقایان نمیدانند که اندکی باید صبر داشته باشند. مگر ایران زیر سایه­ی عنایت شما بهشت برین نشده؟ که شده!

کجای جهان دیده شده که بیش از 140 طرح کلان اقصادی بالغ بر هزاران میلیارد تومان را در یک جلسه­ی 2 ساعته­ی کابینه به تصویب برسانند؟ مگر غیر از این است که چنین معجزاتی تنها از قدرت ریاست امام زمانی­ی کابینه که خود شما باشید، برمی­آید و لاغیر.

فقط از مدیریتی فرا انسانی ساخته است که دو نوجوان با دو وجب سیم و دو تا باتری، انرژی هسته­ای تولید کنند!

در کجای جهان می­توان بهشتی را سراغ داشت که فرمانده­ نیروی انتظامیش آنهم در هنگام اجرای طرح امنیت اجتماعی­اش پس نماز شش پیشنواز لخت و عوری آن هم بسبک حوریان وعده داده شده در بهشت برین باشد.

مطمئن باشید که در سایه­ی این مدیریت، هم سردار روزبهانی که محیط شرکت­ها را به لانه­ی فساد تشبیه کرده­اند و هم سردار رادان، زیر دستانِ پس­نماز سردار زارعی، درسشان را خوب بلد‌ند.

در سطح جهان هم صد البته اراده و مدیریت جهانی امام زمان اعمال گشته و در آینده­ای نزدیک بهمت برادر بوش و جانشینانش اعمال خواهد شد.

برادر احمدی­نژاد می­داند که در مدیریت امام زمانی­ی جهان در آن سوی جهان یک شریک عادل هم حضور دارد که اتفاقن او هم به ادعای خودش اراده­ی خداوند را بر جهان ساری و جاری می­کند. ایشان کسی نیت جز جرج دبلیو بوش!


چو ایشان پدر باشد و آن پسر

بگیتی نماند دگر تاجور!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر

هاردا مسلمان گورورم قورخورام