تمامیت خواهی سپاه پاسداران آغاز افول نقش رهبری
همه بیاد دارند که در مراسم تنفیذ رئیس جمهور قلابی، رهبر عظیم الشان دست پشت او گذاشت تا او دولا شود و دستش را ببوسد، اما عروسک کودتا سر باز زد و بوسه ای بر شانه ضحاک زمانه گذاشت. همانروز و همانجا کلید سیاستی در ایران زده شد که چهار سال برای اجرای آن برنامه ریزی شده بود.
سپس شاهد بودیم که رئیس جمهور قلابی، پشیزی برای نامه رهبر معظمش در مورد برکناری اسفندیار رحیم مشایی ارزش قائل نشد، تا اینکه صدای روحانیون دیگر و مجلس نیز در آمد.
این خودسری از کجا می آید؟ می شود به آن اقتدار گفت؟ چرا خاتمی چنین اقتداری نداشت؟ چرا هر کاری خاتمی می کرد اوضاع سیاسی کشور بدتر می شد؟ آیا رئیس جمهور قلابی این اقتدار را دارد که بتنهایی از دستورات رهبر خلد آشیان سر باز زند؟
واضح است که جواب منفی است. فکر می کنم هموطنان من می دانند پشتیبانی از کجا می آید.
هشتم شهریور در یک یادداشت اقتصادی نوشتم "خصوصی سازی یعنی پروار کردن سپاه" و در آنجا نمونه هایی آوردم مبنی بر اینکه سپاه پاسداران در صدد گسترش هر چه بیشتر نفوذ اقتصادی خود در ارکان اجتماعی کشور می باشد. در این نوشتار می خواهم مطلب را بسط دهم.
بعد از ظهر روزی که مطلب فوق را نوشتم در وبلاگ کامرون از یک منبع آگاه نقل شده بود که «به زودی سهام "بیت رهبری" به بخش خصوصی واگذار خواهد شد» و اضافه کرده بود که «سپاه پاسداران قصد دارد تمامی رقبا را کنار زده و خود به تنهایی تمام سهام بیت رهبری را خریداری نماید.»
اگر چه عده ای از کارشناسان بر این باورند که هم اکنون نیز اداره بیت رهبری بر عهده سپاه پاسداران است، اما بنظر می رسد که سپاه قصد دارد با خرید سهام بیت رهبری تسلط خویش را بر این موسسه بسیار مهم علنی سازد.
حقیقت اینست که پس از پایان جنگ ایران در مقابل عراق، عده ای از فرمانده های سپاه پاسداران اسلحه را بزمین گذاشته و به مشاغل خدماتی، اجرایی، قانون گذاری و در عرصه سیاست روی آوردند. حسین شریعتمداری خبرساز کیهان، عزت الله ضرغامی سانسورچی تلویزیون دولتی، علی لاریجانی رئیس مجلس اشغال شده توسط نماینده گان نامردمی و محمد باقر قالیباف، پاسدار سابق در صدر شهرداری از آنجمله اند.
سپاه پاسداران در همین راستا فعالیت های اقتصادی خود را از طریق زیر مجموعه های بازرگانی خویش گسترش داد و رشته های اسارت اقتصادی را چون عنکبوتی در تمام نقاط کشور کشید. بازار مشهور "الماس شرق" در مشهد که میلیاردها دلار برای ساختنش سرمایه گذاری شده، یکی از پروژه های ساختمانی سپاه پاسداران است.
حوض فواره دار در طبقه زیرین بازار الماس شرق
البته این نهاد نظامی - ایدئولوژیک نخست با شعار "بازسازی و سازندگی" وارد میدان شد، اما امروز کنترل شریان های مهم اقتصادی کشور از قبیل آب، برق، نفت و گاز، و همچنین صادرات و واردات کالا را در دست دارد.
امروز سپاه از طریق زیر مجموعه اش، بنیاد تعاون، در نظر دارد با تشکیل کنسرسیومی سهام 50+1 درصدی مخابرات ایران را خریداری کند. فردا سهام بیت رهبری را از آن خود خواهد کرد و بزودی مالک کل ایران خواهد شد!
اگر به ترکیب نماینده گان مجلس نهم نگاه کنیم می بینیم که نیروهای بسیج و سپاه در اکثریت هستند و وزرای پیشنهادی رئیس جمهور قلابی نیز کابینه ای نیمه نظامی است.
در این میان پیدا می شوند تک و توک نماینده گانی چون نصرالله ترابی، عضو فراکسیون خط امام مجلس که در مورد ادعای محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران مبنی بر "کشته شدن 20 نفر بسیجی در حوادث اخیر"، از او می پرسید: «با توجه به این آماری که میگویند پس چرا ما هیچ مراسمی ندیدیم که برای آنها بگیرند؟»
از آنجا که شفافیتی در مورد فعالیت های اقتصادی سپاه در ایران وجود ندارد تا بشود از طریق مراجعه با آمار حجم سهم سپاه را در اقتصاد ایران اندازه گرفت، اما سخنان اخیر حجت الاسلام حسن روحانی رئیس پژوهشگری مجمع تشخیص مصلحت نظام، می تواند چشم اندازی از دخالت سپاه در ارکان اقتصادی باشد: «تا بحال بخش خصوصی گرفتار بخش دولتی بود، ولی از این پس گرفتار بخش شبه نظامی و نظامی است.»
قصد این نوشتار دادن لیستی از فعالیتهای سپاه در زمینه اقتصاد نیست؛ مسئله ساختار اقتصادیست که زیر نظر سپاه هر روز مافیایی تر می شود.
نظرات