چه زود پرده ز رخ کشیده ای قاضی القضات

بهار یکتا:

صادق لاريجاني در نخستين جلسه مسئولان عالي قضایي چه زود سر سپردگی خود را نشان داد و نگذاشت مهر انتصابش خشک شود. در حالی که در محافل خبری و سیاسی بحث از احتمال تغییر و تحولی بود و نامه نگاری ها شروع شده بود و حرفی از عدالت و آزادی به میان آمده بود, رئیس جدید قوه قضاییه زحمت فعالان سیاسی را کم کرد و نقاب از چهره برداشت و خود واقعی اش را خیلی زودتر از آنچه احتمالش می رفت نمایان کرد. این جماعت چه عجله ای دارند که بر هم سبقت بگیرند در خباثتشان گویی دریافته اند که عمر دولتشان کوتاه است, فرصت اندک است و نکند وقتی نماند که اینها خودی نشان بدهند و ارباب رنجیده خاطر شود از تاخیرشان.
رئیس جدید قوه قضاییه وقتی به مسند نشست که می گفتند برای تصدی مقامش شروطی گذاشته و از خاتمه پرونده فعالان سیاسی و برکناری مرتضوی نام می بردند. در همان حال ظریفی گفت که بازار گرمی می کنند و خبری نیست. از روزی که او بر مسندش تکیه زده نه تنها تغییری در وضعیت پرونده فعالان سیاسی و روزنامه نگاران دیده نشد بلکه ایشان برای اینکه از قافله دوستان ستاد کودتایش عقب نماند تازه می خواهد قضای "اظهارات " ناگفته را بجا آورد و دراولین نطق عمومی خود به تکرار همان داعیه های پیشین مصباحیان و سپاهیان می پردازد و تقلب اظهر من الشمس را " ادعای واهی " می خواند که منجر به تحمیل هزینه برای نظام ( بخوانید نظامیان ) شده است.
لاریجانی در حالی از قانون و قانون گریزی دم می زند که قوه قضاییه دست کم طی سه ماهه گذشته سیاه ترین پرونده تاریخ قضایی خود را رقم زده است. اما وقتی رئيس قوه قضائيه بر تبعيت كامل از توصيه " رهبر معظم انقلاب " براي حركت قانونمند تاکید می کند تازه معلوم می شود که قانون مد نظر ایشان از کدام سنخ است. همان قانونی است که از دو لب مبارک می تراود و در راستای اوامر ملوکانه ایشان سیر می کند. این قانون , همان "امر ولایی" خود ساخته آقایان است که به مبارکی اش ملک و ملکوت بر باد می دهند. همان قانونی " سرلوحه دستگاه قضایی است که اولویتش نظم است" البته نظمی که مبادا آب در دل کودتاگران تکان بخورد و خلوتشان منقص شود. نظمی که کشور را به پادگان نظامی تبدیل می کند و آرامش گورستانی بر پا می کنند. می گوید: "متاسفانه در جريان حوادث بعد از انتخابات با ادعاي واهي تقلب در انتخابات عده‌اي تلاش كردند از مدار قانون بگريزند." چه کسی از قانون می گریخت رئیس قوه عدلیه؟ او که خیانت در رای مردم کرده بود یا آنکه سراغ رایش را می گرفت؟ او که لشکرکشی خیابانی کرده بود و در دست هر هرمله ای غل و زنجیرو خنجر داده بود یا آنکه با سکوتش فریاد می زد؟ او که پیش از تایید رسمی آرا, پیام تبریک می فرستاد, یا او که داشت متن تخلفات را برای پیگیری قانونی تنظیم می کرد؟ او که کرور کرور در خیابانها جوان درو می کرد یا آنکه برای دلجویی از مادران شهدا شبانه به خانه هایشان سر می کشید تا التیامی باشد بردردهایشان؟
در این میان برای اینکه صدقی در کلام باشد که به نام قاضی القضات بخورد یکی را درست می فرمایند :" "متاسفانه قانون گريزي و قانون شكني قبح خود را از دست داده است." آری در روز روشن آدم می ربایند در خیابان در جلوی هزاران نمازگزاری که برای اقامه نماز جمعه آمده اند. به خانه مردم یورش می برند و تا خصوصی ترین حریم مردم تعرض می کنند. فرمانده نیروی انتظامی اش جوان مردم را به زیر لگد می گیرد و به قصد جان می زند. بی حکم به حبس می برندو بندی می کنند. تهمت می زنند, افترا می بندند , دروغ می گویند و هیچ باکی ندارند و غره و سرمستند از این همه قانون شکنی که به یمن نظام ولایی مصونشان کرده از هر تعرض و پیگیری.
لاريجاني تاكيد دارد :" دستگاه قضائي براي تقويت بعد نظارتي خود موظف است قانون مداري را سرلوحه و وجهه عمل خود قرار دهد و توصيه به تمام مسئولان قضائي رعايت قانون و عمل به آن است" وی می گوید که قانون مداري بايد از مرحله شعار به عمل برسد و در همین راستاست که اقدام به پلمپ بنیاد شهید بهشتی می کنند و دفاتر پیگیری مردمی کروبی و موسوی را تخته می کند که مبادا سندی ازاسناد رسوایی, رهبر و اعضای ستاد کودتایش بدست " نامحرمان " بیفتد و آبروی نداشته شان بیش از این بر سر هر کوی و برزن به حراج برود. عجب " خوش خدمتی"!! قرار است کجای دیگر این ملک را به نامت سندت بزنند که اینگونه می خواهی در خدمت به دیکتاتور بر دیگران پیشی بگیری.

و در این میان " شیخ اصلاحات " گمان می کنند که در بخش عاقل نظام تمایل جدی به حل مساله وجود دارد. نه, این جماعت تندرو و کند رو, عاقل و دیوانه ندارد. همه شان از یک فرقه اند. تشنه قدرتند و عزم کرده اند که نام اسلام را از دنیا پاک کنند. یادتان می آید وقتی امام هشدار می دادند که اگر اسلام در امتحان خود در برپایی حکومت در ایران زمین بخورد دیگر نمی تواند در دنیا سر بلند کند. این جماعت کمر به نابودی دین بسته اند و از هیچ کوششی دریغ نمی کنند. برگزاری جلسات و دیدارها همه برای رد گم کردن است. شما که اهل سیاست هستید چرا باورشان می کنید. از صدر و ذیل ستاد کودتا از یک جا فرمان می گیرند و جدید و قدیم هم ندارند.
رئيس قوه قضائيه می گوید :" و ديديم كه در حوادث بعد از انتخابات قانون گريزي چگونه منشا اين حوادث و موجب بروز تخلفات و هزينه‌هاي بسيار براي نظام اسلامي شد." وی تاكيد دارد:" متخلفان نبايد خود را از چشم ناظران دور ببينند و دستگاه قضايي هم بايستي پيراسته از هر نوع قانونگريزي با متخلفان برخورد قانوني كند." ایشان اینجا همه داستان را وارونه خوانده است. اعتماد را گوهر گرانبهای هر نظامی است به غارت برده اند و و هزینه هایی بر این ملت مظلوم وارد کرده اند و ضربه ای به عزت اسلام زده اند و حریمی از علما و مراجع شکسته اند که تا قیام قیامت قابل ترمیم نیست , حال قاضی االقضات را آورده اند که تقاص چند باره بگیرند و آنچه را که قاضی مرتضوی نتوانست به پایان ببرد, مکمل کند.

رئیس قوه عدلیه از همگرایی و تعامل می گوید و متعقد است که منافاتی با استقلال قاضی ندارد. آن زمان که فریاد استقلال قضاتتان گوش فلک را پر کرده بود آن کردید با این جماعت که فغان همه سازمانهای حقوق بشر و انسانهای آزاده را در آورد, حال که به لطف برادران لاریجانی همه جا قرار است در سایه عنایات رهبری هماهنگ تر باشد و تعاملات بیشتر, چه خوابی برای این ملت دیده اید؟ دیگر نظامی از این هماهنگ تر در دنیا سراغ دارید؟ همه چیزش از یک جا تنظیم می شود, فرهنگش, قانونش, دینش, مجلسش, دولتش, فرمان آتشش. در این میان بجز ملت که با شما هماهنگی ندارد, قوه و سازمانی مانده که بخواهید هماهنگ ترش کنید؟

قاضی القضات ! این مناصب همه رفتنی است و اگر باقی بود که اینک شما بر این مسند تکیه نزده بودید. این جایگاهی است که خیلی ها را بخود دیده , شهید بهشتی اولین کسی بود که پس از انقلاب به این مسند اعتبار داد و اینک در زمان شما به خانه فرزند ایشان یورش بردند و به کودک خردسال ایشان هم رحم نکردند. گماشتگان شما بر سر و صورت فرزند شهید بهشتی کوبیدند و او را به بند کشیدند. در حالی که چند هفته ای بیشتر از منصبتان نگذشته بنیاد شهید بهشتی را فرمان به بستن می دهید. پناه بر خدا ببرید. ماه رحمت است, همانگونه که در سخنانت قضات را به سیر الی الله فراخواندی در این یک دهه باقی مانده از ماه خدا, خود را مهمان آن بارگاه بدان و به مولای واقعی تاسی کن. فرمان از علی بگیر و گوش دل به او بسپارکه این مسندی است که " قد جلست مجلساً لايجلسه الّا نبيّ او وصيّ نبيٍّ اوشقيٍّ؛ در جايگاهي نشسته‏اي كه در آنجا جز پيامبر(ص) يا وصي پيامبر(ص) يا انسان تيره بخت در آن ننشيند." با خود خلوت کن, نکند که از دسته سوم باشی.

جرس

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

روح الله حسنی شهپر فرمانده چماقداران عملیات شهرک غرب تا میدان ولیعصر

هاردا مسلمان گورورم قورخورام

مسعود صدر السلام این نام فراموش نشود! : امیرفرشاد ابراهیمی